میانوند از گروه تکواژ یا وندهایی است که میان دو واژه یا دو تکواژ میآید، کلمه تازهای به شکل مرکب یا مشتق مرکب میسازد و نوع دستوری واژه را تغییر میدهد. وند را تکواژی تعریف کردهاند که معنای مستقلی ندارد و در ساخت واژه به کار میرود.
میانوند در واقع تکواژی است میان کلمات مرکب میآیند، برای مثال در کلمات مرکب زیر ترکیب میانوندها را با واژهها و تکواژها میبینیم:
سراسر، لبالب، بناگوش، سرازیر، سراشیب، دمادم، سراپا، پیچدرپیچ، خمدرخم، شیریاخط، سرتاسر
در این کلمات حروفی چون الف، وا، و، تا، در،یا و ... به عنوان حروف میانوند آمدهاند.
انواع میانوند
میانوندهای مشترک
میانوندهایی را که با حروف اضافه و حروف ربط مثل در، با، و، تا، یا و کسره مشترک هستند، میانوندهای مشترک نامیده میشوند.
میانوندهای مختص
تکواژهایی مانند: وا، اندر، ا که فقط میانوند قرار میگیرند، میانوند مختص نامیده میشوند. این میانوندها اغلب ترکیبهای قیدی یا وصفی میسازند.
تشخیص میانوندهای مشترک و مختص آنجایی اهمیت پیدا میکند که در حین نوشتن بتوانیم فاصله یا نیمفاصلههای مورد نیاز را تشخیص بدهیم. نگران نباشید! ما در پایان همین مقاله، درباره قواعد فاصلهگذاری میانوندها توضیحاتی میدهیم.
مبتدی به نظر نرس!
تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ دهانگشتی رو آسون ولی حرفهای یاد بگیر.
شروعِ رایگانِ آموزش تایپ دهانگشتیپرکاربردترین میانوندهای فارسی
به
این میانوند با حروف اضافه مشترک است و در ترکیب کلماتی همچون کلمات زیر میانوند است:
لببهلب، سربهسر، روبهرو، لنگه به لنگه، لابهلا، تابهتا
تا
تا از حروف اضافه است و به عنوان میانوند نیز در کلمات زیر به کار میرود:
سرتاپا، سرتاته، سرتاسر
در
پیچدرپیچ، خمدرخم، تو در تو
و
این میانوند با حرف ربط واو مشترک است و در ترکیبهای زیر دیده میشود:
رفت و آمد، نشست و برخاست، بزن و بکوب، بخور و نمیر، خواه و ناخواه
نکته: حرف واو هر زمان که میانوند باشد به شکل O (اُ) خوانده میشود و اگر حرف ربط باشد، va خوانده میشود برای مثال در جملهای مثل: رفتم و او را دیدم.
حرف کسره (-ِ)
کسره همواره به کسره اضافه بودن شناخته میشود، چراکه همواره میان مضاف و مضاف الیه میآید اما اگر این کسره در ترکیبی بیاید که یک واژه جدید بسازد میانوند است، مانند:
دستکم، ضدانقلاب، دمبخت، سرحال
ا
میانوند ا در میان کلمات مرکب میآید، مانند:
رنگارنگ، پیشاپیش، یکایک، سراپا، رستاخیز، پیچاپیچ
اندر
این میانوند کاربرد تاریخی دارد و کمتر به کار میرود، اغلب در معنای وصفی است:
خماندرخم
قواعد فاصلهگذاری میانوندها
فاصلهگذاری صحیح در املای فارسی یکی از چالشهای فارسیزبانان است. نظرات مختلفی درباره نحوه فاصلهگذاری کلمات مرکب و مشتق-مرکب وجود دارد. از آنجایی که میانوندها میتوانند کلمات مشتق-مرکب بسازند، بنابراین جا دارد که در این مقاله به قواعد فاصلهگذاری میانوندها نیز بپردازیم.
برخی عقیده دارند که میانوندها را باید مانند پسوندها و پیشوندها چسبیده به کلمات و یا با نیمفاصله بنویسیم. یعنی همانطوری که مینویسیم نادان و میان نا (پیشوند) و دان (بن مضارع) فاصله کامل نمیگذاریم؛ پس در نوشتن کلمهای مانند تابهتا نیز باید به همین شیوه عمل کنیم. اما گاهی این شیوه از نوشتن میتواند افراد را در خواندن مطلب را دچار مشکل کند. به کلمات زیر دقت کنید؛
سرتاته، سرتاپا، جداندرجد، لبالب و ...
چنین شیوه املایی برای ما ممکن است چندان آشنا به نظر نرسد. هدف ویراستاری و درستنویسی هم انتقال سریع و آسان معناست که با چنین شیوه املایی میتواند مغایرت داشته باشد. متأسفانه در کتب دستور و ویراستاری بسیار کم به این مقوله پرداخته شده است. ما در یوتایپ درباره نوشتن کلمات مشتق-مرکبی که در آنها از میانوند استفاده شده پیشنهادی داریم:
همانطوری که پیش از این گفته شد، میانوندها، مختص و یا مشترک هستند. شاید بد نباشد به این شیوه عمل کنیم که:
۱- در نوشتن کلماتی که در آنها از میانوند مشترک استفاده شده، از فاصله استفاده کنیم تا خواناتر باشد:
دست به دست، پیچ و خم، تا به تا، دور و بر و ....
۲- کلماتی که در آنها میانوند مختص به کار رفته، بدون فاصله نوشته شوند؛
سراسر، ضددین، دستکم
در پایان خالی از لطف نیست که یادآور شویم هر شیوهای را که انتخاب میکنید در سراسر متن خود یکدستی را رعایت کنید.