گاهی اتفاق افتاده که دوستی بلند قد وارد مجلسی شده و شما برای شوخی با او گفتید، سرو آمد! و یا احتمالا از واژههای مشابهی مانند دکل یا نردبان استفاده کردهاید که بلند قد بودن او را برسانید. شاید خودتان هم متوجه نشده باشید ولی به همین راحتی از آرایه استعاره استفاده کردهاید.
استعاره یعنی چه؟
معنی لغوی استعاره، ایما یا اشاره است. در واقع استفاده از کلمه در جایگاهی بهجز معنی اصلی و حقیقیاش را استعاره میگویند. به تعبیر دیگر، قرض گرفتن معنای یک کلمه از کلمهای دیگر را استعاره میگویند.
مبتدی به نظر نرس!
تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ دهانگشتی رو آسون ولی حرفهای یاد بگیر.
شروعِ رایگانِ آموزش تایپ دهانگشتیاما استعاره در ادبیات به چه معناست؟
به اختصار میتوان گفت استعاره نوعی تشبیه است که در آن یکی از ارکان اصلی تشبیه (مشبه یا مشبه به) حذف شده باشد. در واقع استعاره کلمهایست که بین معنی واقعی و معنی به کار بردهشده آن، شباهتی وجود دارد. به این مثال توجه کنید:
ماه من آمده است.
در اینجا ماه، آرایه استعاره است. معنی اصلی ماه یک سیاره است اما به دلیل زیبایی زیاد، آن را به زیباییهای دنیایی (معشوق) نسبت میدهیم. اما در دنیای استعاره، منظور از ماه، انسانی زیباروست؛ زیرا همانطور که گفته شد شباهتی بین معنی واقعی و معنی به کاربرده شده در جمله وجود دارد. ماه زیباست، معشوقه زیباست، پس معشوقه همانند ماه است. تا اینجا با یک تشبیه سر و کار داریم اما زمانی که ادعا می کنیم معشوق از فرط زیبایی، خود ماه است، یک استعاره ساختهایم.
انواع آرایه استعاره
هر استعاره فقط یکی از ارکان اول یا دوم تشبیه را دارد و به همین دلیل به دو نوع تقسیم میشود.
استعاره آشکار یا مصرّحه
استعاره مصرحه استعارهای است که در آن فقط مشبه به حضور دارد. این نوع استعاره، را استعارهای حسی دانستهاند. منظور از حسی بودن، یکی از حواس پنجگانه بینایی، بویایی، چشایی، لامسه، شنوایی است. استعاره مصرحه خود ۳ حالت مجرد، مرشحه و مطلقه دارد.
استعاره مصرحه مجرد
استعاره مجرد، سادهترین نوع آن است و ذهن نیاز به تلاش زیادی برای درک آن ندارد. در این استعاره، مشبه به با یکی از ویژگیها یا نشانههای مشبه همراه میشود. برای مثال در بیت زیر، معشوق (مشبه) همانند سروی (مشبه به) خرامان (وجه شبه) تصویر شده است.
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
حافظ
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
استعاره مصرحه مرشحه
درک استعاره مرشحه نسبت به همه استعارهها دشوارتر است. ذهن برای درک چنین استعارههایی نیاز به تخیل فراوان دارد. برای تشخیص این نوع از استعاره باید بدانید که مشبه به، با ویژگیها یا نشانههای مشبه به همراه میشود. برای مثال در بین زیر لعل، استعاره از لب است. زیرا لب (مشبه) را به لعل انگشتر (مشبه به) تشبیه کرده است و کلمات انگشتری و نگین از ویژگیهای مشبه به هستند.
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
حافظ
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
استعاره مصرحه مطلقه
استعاره مطلقه از حیث زیبایی و سختی چیزی میان استعاره مجرد و مرشحه است؛ استعارهای متعادل و طبیعی است و ذهن از آن لذت بسیار میبرد. در این استعاره، مشبه به با یکی از ویژگیهای مشبه به و مشبه همراه میشود.
نزیبد مرا با جوانان چمید
سعدی، بوستان
که بر عارضم صبح پیری دمید
صبح استعاره از ریش و موی سفید است. عارض به معنای چهره و رخسار است. همانطوری که میدانیم صبح بر چهره نمیدمد. شاعر رنگ سفید را که نشانه پیری است به نور صبح تشبیه کرده است که بر صورتش تابیده است.
استعاره پنهان یا مکنیه
استاره مکنیه استعارهایست که در آن مشبه به جای مشبه به آمده و نشانهای از مشبه به حاضر میشود؛ یعنی فقط مشبه به صورت واضح حضور دارد. برای آنکه این مفهوم را بهتر درک کنید، به جمله زیر دقت کنید:
چشمهایش میخندید.
در این جمله، اینطور تصور شده که چشمهای یار همانند لبهای انسان میخندید؛ بنابراین، چشمهایش مشبه است و مشبه به حذف شده. پس استعاره مکنیه است.
نکته: میتوان گفت هر تشخیص نوعی استعاره مکنیه است ولی هر استعاره مکنیهای، تشخیص نیست.
انواع استعاره مکنیه
1- نسبت دادن ویژگی انسان به غیرانسان
گل گریان، خورشید خندان، درخت بخشنده
2- نسبت دادن ویژگی انسان به اعضای خودش
قطار رفت و پاهای او در ایستگاه جا ماند.
دستهایش میرفتند.
3- نسبت دادن ویژگی جانداران به غیر جاندار یا همان جان بخشی به اشیا
دست طبیعت، پنجه تقدیر، چشم روزگار
4- مناداهای غیر انسانی
ای خورشید
اضافه استعاری
یکی از انواع ترکیبات اضافی، اضافه استعاری است. اگر نویسنده مضافالیه را به مضاف تشبیه نکند، بلکه به چیزی تشبیه کند که مضاف از زیرشاخههای مضافالیه باشد آنگاه آن ترکیب یک اضافه استعاری است. در واقع مضاف در این ترکیبها به معنای واقعی خود نمیآید و ما مضافالیه را به چیز یا کسی تشبیه میکنیم که زیر مجموعهای از مضاف باشد ولی برای مضافالیه به معنای واقعی بهکار نرود و یک تصویر یا خیال باشد. به روایتی دیگر اضافه استعاری زمانی رخ میدهد که پدیدهای طبیعی، صفتی انسانی بگیرند.
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم
حافظ
نقشی به یاد خط تو بر آب میزدم
نحوه تشخیص اضافه استعاری
اضافه تشبیهی و استعاری با هم مرتبط و مشابه هستند. همانطور که در بخش تشبیه گفته شد یکی از سادهترین راههای تشخیص اضافه تشبیهی آن است که در ابتدا جای کلمات را با هم عوض کنیم و سپس بین دو کلمه، مانند را اضافه کنیم و در انتها، فعل است را قرار میدهیم، اگر جمله معنا داشت، این ترکیب اضافه تشبیهی است و اگر معنایی نداد اضافه استعاری است.
نحوه پیدا کردن آرایه استعاره
فرمول کلی برای پیدا کردن استعاره وجود ندارد ولی برای آنکه استعارهها را تشخیص بدهید، بهترین کار آن است که جمله را ساماندهی کنید و تشبیههای احتمالی را پیدا کنید، سپس میتوانید استعارهها را بهتر بیابید.
اما حقیقتی هم وجود دارد که افرادی که کمی به شم ادبی و تجربه مطالعاتی بالاتری دارند میتوانند برخی از استعارههای پرتکرار فارسی را فورا شناسایی کنند. برای مثال لعل، همهجا استعاره از لب معشوق و سرو، استعاره از قد بالای او است. در ادامه لیستی از پرکاربردترین استعارههای فارسی را فراهم کردهایم و تلاش میکنیم این لیست را به مرور کاملتر کنیم.
کلمه/ کلمات | استعاره از... |
---|---|
آب/ مروارید/ جویی روان | اشک |
آتش/ صیاد | عشق |
بادام/ نرگس | چشم |
پری/ ماه/ ستاره/ سرو/ بهار | معشوق |
پسته/ حقه/ لعل/ غنچه/ گنج مروارید | دهان |
پولاد/ آهن | شمشیر |
تیر/ ناوک/ نیزه | مژه |
چرخ/ سقف/ طاق مینا/ گنبد مینا | آسمان |
چمن/ دامگه/ دامگه دیو/ بازار/ قفس/ کاروانسرا/ زندان | دنیا |
خانه | ایران/ کشور/ دل |
دشت/ شهر | مردم |
دود | آه/ ناله/ یأس |
سرو | یار بلند قامت |
سنبل/ شب | موی |
شیر/ کوه | انسان قوی/ انسان با جرأت/ پهلوان/ رستم |
عناب/ لعل/ یاقوت/ شکر/ قند | لب |
عندلیب/ بلبل/ پروانه/ | عاشق |
فرش زمردین | سبزه |
کافور | برف |
کمان/ هلال/ طاق/ محراب/ چوگان | ابرو |
گل زرد/ گوی آتشین | خورشید |
گل/ خورشید/ ماه گلبرگ | رخ/ صورت |
گل/ غنچه خندان/ بت/ شاخ صنوبر/ صنم/ ماه/ نگار/ | یار |
مادر سرسپید/ دیو سپید | کوه دماوند |
مرغ گرفتار | شاعر |
نرگس | ستاره / چشم |
نقاش/ ملک | خداوند |
نور چشم | فرزند |
ورم | برآمدگی/ کوه |