از رایجترین غلطهای املایی که برای درست نویسی فارسی باید از آن پرهیز کنیم در ارتباط با تفاوت دو مصدر «گذاشتن» و «گزاردن» یا پسوند فاعلی گذار یا گزار است. استفاده نادرست از مشتقات این دو مصدر به جای یکدیگر در افعال و ترکیباتی از آنها ساخته میشود موجب بروز چنین اشتباهی است. یکی از رایجترین این خطاها هم نوشتن گزار و گذار به جای یکدیگر است. مثلاً ممکن است به جای «سپاسگزار» نوشته شود «سپاسگذار». اگر کاربرد درست مصدرهای گذاشتن و گزاردن گاهی برای شما هم دشوار میشود، خیلی به خود خورده نگیرید زیرا مشاهده شده که رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در نوشتهای در توییتر خود دچار این اشتباه شده است.
زمانی که صحبت از زمان گذشته باشد، اشکال کمتری پیش میآید، زیرا حالت گذشته و مصدری این دو فعل با یکدیگر متفاوت است اما در زمان استفاده از افعال زمان حال یا امر مشکل بیشتر است زیرا دو مصدر گزاردن و گذاشتن در بن مضارع و در حالت امری صدای یکسانی دارند. گزار و گذار حالت امر و بن مضارع این دو مصدر است. به یاد داشته باشیم که معنی این دو واژه با هم متفاوت است.
راه سریع تشخیص گذار یا گزار
یک راهحل سریع و سرانگشتی این است که هر گاه معنای قرار دادن مد نظر بود از «گذاشتن» استفاده میکنیم (مثل: کتاب را روی میز بگذار.) و هر گاه معنای به جا آوردن مد نظر بود از گزاردن استفاده میکنیم (مثل: نماگزاران به مسجد آمدند.).
اما این راه حل سرانگشتی چندان دقیق و کامل نیست. پس برای فهم و حل کامل این مشکل بهتر است به معانی درست هر کدام از این مصدرها توجه کنیم.
مبتدی به نظر نرس!
تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ دهانگشتی رو آسون ولی حرفهای یاد بگیر.
شروعِ رایگانِ آموزش تایپ دهانگشتیمعنی لغوی «گذاشتن» و کاربردهای آن
با مراجعه به لغتنامه دهخدا و سایر فرهنگهای لغت، برای مصدر گذاشتن معانی زیر را میتوان دریافت کرد:
نهادن، هشتن، قرار دادن ، وضع کردن ، اجازه دادن ، رخصت دادن ، جای دادن ، ترک کردن ، عبور کردن ، طی کردن.
اجازه دهید نگاهی به کاربردهای مصدر «گذاشتن» و افعال ترکیبی که با آن ساخته میشود، بیندازیم.
استفاده از فعل «گذاشتن» در معنایِ ملموسِ «قرار دادن»
هر گاه سخن از امری عینی و ملموس باشد باید از فعل «گذاشتن» و ترکیبات آن استفاده کرد. همانطور که مشخص است «گذاشتن» به معنی «قرار دادن»، امری فیزیکی را بیان و تعریف میکند.
مثال
کتاب را در کتابخانه گذاشتم.
پولت رو بردار و بذار (بگذار) تو جیبت.
سرم را بر بالینش گذاشتم.
«گذاشتن» در معنای مجازی، مفهوم «قرارداد کردن»، «وضع کردن» و «تأسیس کردن» دارد
جدای از مفهوم اول، فعل گذاشتن در معنایی غیرملموس نیز به کار میرود؛ «قرارداد کردن»، «وضع کردن»، «تأسیس کردن» و «ایجاد کردن» از این دست است. این مفهوم نظر برخی از صاحبنظران که تفاوت دو فعل گذاشتن و گزاردن را در اشاره به مفهومی فیزیکی در اولی و امری غیرملموس در دومی مربوط میدانند، نادرست جلوه میدهد.
مثال
حاکم شهر قانون گذاشت که کسی نیمهشب در شهر پرسه نزند.
اسم گذاشتن، به معنی نامگذاری کردن و یا به کسی لقبی دادن.
به معنای «اجازه دادن» و «رخصت دادن»
استفاده از فعل گذاشتن به معنای اجازه دادن در زبان محاوره بسیار رایج است. یکی از رایجترین غلطهای املایی نیز به همین فعل مربوط است؛ بزار نادرست و بذار درست است.
مثال
بابام گذاشت با دوستام به سفر برم ولی بابای دوستم نمیذاره (نمیگذارد) اون بیاد.
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
غزلیات سعدی
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
استفاده از فعل «گذاشتن» به معنای «رها کردن» و «ترک کردن»
مثال
نقل است که در تقوی تا حدی بود که یک بار در منزلی فرود آمده بود و اسبی گرانمایه داشت. به نماز مشغول شد. اسب در زرع شد. اسب را همان جای گذاشت و پیاده برفت.
تذکرةالاولیاء، عطار نیشابوری
بگذاشتیَم غم تو نگذاشت مرا
دیوان شمس، مولانا
حقا که غمت از تو وفادارتر است
به معنی «طی کردن» و «گذاراندن»
روزها به عبادت گذاشتی و شبها به طاعت زنده داشتی.
سندبادنامه، سمرقندی
پس آنگه یکی هفته بگذاشتند
شاهنامه فردوسی
همه ماتم و سوگ او داشتند
نکته
هرگاه مصدر گذاشتن با پیشوندهایی چون بر، در، فرو و مانند اینها همراه شود و معانی مختلفی میدهد.
مثال
ـ فروگذاشتن یا فروگذاری کردن: در معنی اهمال و کوتاهی کردن، رها کردن و واگذاشتن است.
از مکافات و قضاء حاجت تو هیچ فرونگذارم.
تاریخ طبرستان
ـ واگذاشتن: به معنی بر کنار داشتن و محفوظ داشتن.
دشمن جان است ترا روزگار
نظامی
خویشتن از دوستیش واگذار
ـ سر به سر کسی گذاشتن: کسی را آزار دادن با گفتار.
ـ سر به بیابان گذاشتن.
ـ صِحّه گذاشتن: امضا کردن، تأیید کردن.
- علامت گذاشتن: نشانه گذاشتن.
ـ بار گذاشتن ... دیگ را: دیگ را با لوازم آن بر روی آتش گذاشتن جهت طبخ
لغتنامه دهخدا، در شرح واژه گذاشتن
ـ بارگذاری: این کلمه معادل فارسی آپلود است و به معمولا معنای قرار دادن اطلاعات از کامپیتوتر شخصی بر روی سرور است. البته گاهی به معنی دانلود و دریافت اطلاعات از سرور نیز به کار رفته است.
- وا گذاشتن: گاهی به معنی فروختن نیز به کار میرود.
این خط واگذار شده است.
معنی لغوی مصدر «گزاردن» و کاربردهای آن
در مورد معنی این مصدر و فعلهایی که با آن ساخته میشود در لغتنامه دهخدا چنین آمده است:
ادا کردن، انجام دادن، به جا آوردن چنانکه در نماز، طاعت، حق، شکر، شغل، کار، مقصود، فرض، فریضه، حج.
اکنون بیایید کاربردهای مصدر «گزاردن» و افعالی با آن ساخته میشود را بررسی کنیم.
به معنای «انجام دادن»، «اجرا کردن» و «به جای آوردن»
مثال
ـ در معنی به «جای آوردن» و «ادا کردن»:
از تلاش و همراهی شما بسیار سپاسگزارم. (ادای سپاس)
تعداد زیادی نمازگزار به مسجد آمده بودند.
حسن گفت اکنون وقت حج است برو حج بگزار. (انجام دادن حج)
تذکرةالاولیاء، عطار نیشابوری
استفاده از فعل «گزاردن» به معنی «شرح دادن»، «رسانیدن»، «تعبیر کردن» و «ترجمه کردن»
«گزاردن» گاهی به معنای برگرداندن و رسانیدن از بیانی به بیانی یا ترجمه از زبانی به زبانی دیگر نیز به کار میرود. در واقع مفهومی به مانند «شرح دادن» و «تعبیر کردن» دارد.
مثال
و هر کسی خواب داند گزاردن، و استاد بوَد، چون کسی او را خوابی پرسد، اگر آن خواب بد بود او خاموش بوَد؛ نگزارد. (خوابگزار: تعبیر کننده و شرحدهنده خواب)
ترجمه بلعمی
من پیغام به تمامی بگزارم... بازگشتم و جواب بازبردم. (به معنی رسانیدن و شرح دادن)
تاریخ بیهقی، ابوالفضل بیهقی
نکتهها
برگذار کردن یا برگزار کردن، کدام صحیح است؟
در مورد این مورد که «برگزار کردن» درست است یا «برگذار کردن» اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. «برگذاشتن» به معنی «انجام دادن» و «به اتمام رسانیدن» است و «برگزاردن» به معنی «به عهده گرفتن» و «تقبل کردن». به لحاظ معنایی این دو فعل با هم یکسان نیستند. امروزه در بیشتر متون از فعل «برگزار کردن» استفاده میشود زیرا «برگذاشتن» امروزه کمتر کاربرد دارد و ممکن است با معنی آن کمتر آشنا باشند (هر چند متضاد این فعل یعنی «فروگذاری» به معنی «کوتاهی کردن» و «انجام ندادن» همچنان رایج است). از طرفی دیگر دلیل رواج بیشتر «برگزار کردن» در نوشتههای معاصر را میتوان این دانست که مفهوم آن را با «ادا کردن و به جا آوردن» یکی میگیرند. اگر به آشنایی بیشتر با این مبحث و بررسی نظریات مختلف در این مورد و نحوه ثبت این واژه در متون کهن علاقهمندید، میتوانید مقاله «برگزار یا برگذار» از علیاشرف صادقی را مطالعه کنید.
به تفاوت بین واژههایی که میتوانند مفهومی دوگانه چون «وضع کننده» و «اجرا کننده» داشته باشند توجه کنید
برخی واژههایی که از مصدر «گذاشتن» و «گزاردن» ساخته میشوند، با هر دو صورت استفاده از «ذ» و یا «ز» درست هستند اما معانی متفاوتی دارند. در این مواقع، انتخاب بین گذار یا گزار به معنی مورد نظر گوینده بستگی دارد:
مثال
قانونگذار: وضع کننده قانون
قانونگزار: اجرا کننده قانون
سنتگذار: آورده و وضعکننده سنت
سنتگزار: به جا آورنده سنت
با توجه به همه چیزهایی که گفته شد، میتوان به طور خلاصه گفت که برای تشخیص کاربرد و نوشتار درست دو فعل «گذاشتن» و «گزاردن»، پسوندهای گذار یا گزار و سایر ترکیبات آنها، بهتر است به مفهوم جمله توجه کنیم. به عنوان راه میانبر و برای تشخیص سریع، میتوان گفت هر گاه مقصود «به جا آوردن» و «ادا کردن» (و با کاربرد کمتری «شرح دادن» و «تعبیر کردن») نبود، از فعل «گذاشتن» استفاده میکنیم؛ زیرا این فعل کاربرد و معانی گسترهتری دارد.