نگارش فارسی

آموزش تایپ ده انگشتی
  1. خانه
  2. پایگاه دانش
  3. نگارش فارسی
  4. دستور زبان فارسی
  5. مضاف و مضاف الیه

مضاف و مضاف الیه

مضاف و مضاف الیه

مضاف و مضاف الیه دو نقش برای اسم‌هایی هستند که به دنبال هم می‌آیند. این دو اسم با هم و در کنار هم نقش اضافی یا مضاف الیهی می‌سازند. مضاف الیه در لغت به معنی اضافه شده به آن یا نسبت یافته به آن است. در دستور زبان، مضاف الیه (متمم اسم) اسم یا کلمه جانشین اسم (ضمیر) است که به اسم دیگری می‌پیوندد، چیزی را به آن نسبت می‌دهد و توضیحی درباره اسم ارائه می‌کند، به کلمات دوم در ترکیب‌های زیر دقت کنید:

مادر علی
درخت همسایه
کوه دماوند
سرزمین ایران

در مثال‌های بالا وابستگی کلمه اول به کلمه دوم کاملا مشهود است. کلمه دوم به نحوی درباره کلمه اول توضیح می‌دهد؛ درخت متعلق به همسایه است، مادر متعلق به علی است و کوه نامش دماوند است. این ترکیب‌ها در جمله علاوه ‌بر نسبت دادن چیزی به اسم، معنای جمله و اسم را نیز کامل می‌کنند و انتقال پیام را کامل‌تر و دقیق‌تر می‌کنند.

utype_ir

یوتایپ | آموزش تایپ ده‌انگشتی

در اینستاگرام، کلی مطالب آموزشیِ جالب و مفید برایتان داریم 👇

صفحه ما را ببینید
لوگوی یوتایپ

توی دستت چند انگشت داری؟

تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ ده‌انگشتی رو ساده و حرفه‌ای یاد بگیر.

برای شروعِ رایگانِ آموزش اینجا کلیک کن

اسمی که مقصود اصلی گوینده بوده و مضاف الیه برای توضیح و تکمیل معنی آن آمده است، مضاف خوانده می‌شود، برای مثال در ترکیب‌های بالا مادر، درخت، کوه و سرزمین مضاف هستند.

چند نکته مهم درباره مضاف و مضاف الیه

1- در حالت عادی بعد از مضاف، کسره می‌آید و هر گاه مضاف، مختوم به الف یا واو باشد، بعد از مضاف و پیش از مضاف ‌الیه، ی اضافه می‌شود:

آوای بلبل، موی سر

اما هر گاه مضاف، مختوم به ه غیرملفوظ باشد، این حرف به صورت ۀ در می‌آید و به شکل ی تلفظ می‌شود:

خانۀ یوسف

این در حالی است که در سایر حالات، بعد از مضاف یک کسره تلفظ می‌شود:

دوستِ مریم

نکته: باید به یاد داشت که در زبان فارسی بر سر رسم‌الخط مضافی که مختوم به ه غیرملفوظ است اختلاف نظرهایی وجود دارد. برای مثال عده‌ای از ادبا آن را به شکل خانۀ یوسف می‌نویسند و عده‌ای خانه‌ی یوسف. توصیه می‌کنیم مقاله املای درست ه همزه‌دار را بخوانید.

2- مضاف الیه نیز مانند فاعل، مفعول و متمم همیشه اسم نیست، بلکه گاهی ضمیر یا صفت جانشین اسم است:

کتاب او را گرفتم.

3-  گاهی ممکن است یک اسم چند مضاف الیه به همراه چند صفت داشته باشد که در بلاغت زبان فارسی به آن تتابع اضافات می‌گویند:

ساکنانِ حرمِ سترِ عفافِ ملکوت
با من راه نشین باده مستانه زدند.

حافظ

4- اگر مضاف الیه ضمیر شخصی غیر مفرد باشد ( -َم، -َت، -َش)، کسره مضاف بر اثر برخورد دو مصوت حذف می‌شود مانند:

کتابم، کتابت، کتابش

انواع مضاف‌الیه

دستورهای سنتی معمولا ترکیب‌ها (گروها)ی اسمی اضافی را براساس نوع رابطه و مفهومی که دارند، به گروه‌های زیر تقسیم می‌کنند:

۱ـ اضافه ملکی

در این نوع اضافه، بین مضاف و مضاف الیه رابطه مالکیت برقرار است. در این معنا معمولا مضاف الیه مالک مضاف است و مخصوص جانداران و انسان‌ها یا اشیایی است که آنها را مانند جاندار و صاحب عقل تصور کنند و همچنین برای شش شخص ضمایر منفصل و متصل یا اسم اشخاص نیز به کار می‌رود، مانند:

میز اکبر، کتاب من

یعنی میزی که مالک آن اکبر است و کتابی که من صاحبش هستم.

ضمایر منفصل و متصل، ضمایر مشارکت و تاکید برای هر شش صیغه و ضمایر مبهم هر گاه مضاف الیه واقع ‌شوند، اضافه ملکی هستند:

به چشم خویش دیدم در بیابان
که آهسته سبق برد از شتابان

سعدی

عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده
بازگردد یا برآید چیست فرمان شما

حافظ

نکته: اگر مضاف، کلمه‌ای مانند صاحب، خداوند و مالک باشد در ترکیبی مثل صاحب خانه، می‌بینیم که ترتیب برخلاف ترکیب یاد شده، مالک به ملک اضافه شده است.

۲ـ اضافه تخصیصی

در این نوع اضافه، مضاف مخصوص مضاف الیه است مثل:

میز ناهارخوری، پنجره بیمارستان

در این ترکیب می‌بینیم که ناهارخوری مالک میز نیست و فقط به میر اختصاص پیدا کرده است.

نکته: تفاوت اضافه ملکی و تخصیصی در آن است که مضاف‌الیه در اضافه ملکی معمولا انسان است و می‌تواند مالک باشد و در مضاف تصرف کند؛ ولی در اضافه تخصیصی چنین نیست. برای مثال، ترکیب اضافی ملکی خانۀ مادرم یعنی خانه‌ای که مالک و دارنده آن، مادرم است؛ اما ترکیب اضافی تخصیصی کتاب کودک یعنی کتابی که مخصوص کودک است.

۳ـ اضافه توضیحی

در این نوع اضافه، مضاف الیه نامی است برای مضافی که اسم عام است، مانند:

 کشور ایران، قاره افریقا، کتاب بوستان

کشور، قاره، کتاب اسم‌های عام هستند و نام‌های ایران، افریقا و بوستان درباره این اسم‌‌های عام توضیح می‌دهند یا آنها را مشخص و خاص می‌کنند.

۴ـ اضافه بیانی (جنسی)

در این نوع اضافه، مضاف‌الیه جنس مضاف را مشخص می‌کند، مثل مشخص شدن جنس لباس در ترکیب زیر:

لباس پشم

یا نمونه‌های دیگر که در آن جنس جام یا سینی مشخص می‌شود:

جام طلا، سینی نقره

نکته: در این اضافه، مضاف الیه با وجود اسم بودن، ارزش و معنی وصفی دارد:

لباس پشم = لباس پشمی
جام طلا = جام طلایی

نکته: بعضی دستورها اضافه‌های جنس و توضیحی را زیرمجموعه اضافه بیانی دانسته‌اند.

۵ـ اضافه تشبیهی

اضافه تشبیهی که بیشتر در متن‌های ادبی و شعر کاربرد دارد، اضافه‌ای است که میان مضاف و مضاف‌الیه‌اش رابطه شباهت و همانندی برقرار است، حال گاهی مضاف به مضاف الیه تشبیه می‌شود مانند ترکیب زیر:

لب لعل، قد سرو

لب در سرخی به لعل، قد در بلندی به سرو تشبیه شده است و گاهی مضاف الیه به مضاف تشبیه می‌شود مثل ترکیب لعل لب و سرو قد.

۶ـ اضافه استعاری

کاربرد اضافه استعاری نیز مانند اضافه تشبیهی در متون ادبی و شعر است. در این ترکیب مضاف در معنایی غیر از معنای حقیقی خود به کار می‌رود، مثل راه در این مصرع:

دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم.

یا مثال‌های دیگری چون:

دست روزگار، دیوار جدایی

نکته: بعضی دستورنویسان این نوع اضافه را اضافه مجازی نیز نامیده‌اند.

۷ـ اضافه اقترانی

در این نوع اضافه معنای مقارنت و همراهی بین مضاف و مضاف الیه برقرار است، مثل:

دستِ ادب (دستِ ادب بر سینه نهادم)
زانوی تلمذ

۸ـ اضافه بنوت (فرزندی)

در این نوع اضافه مضاف نام فرزند و مضاف الیه نام والدین است، مثل:

رستم زال

۹ـ اضافه مقلوب

قانون در ترکیب‌های اضافی چنین است که مضاف با کسره به مضاف الیه متصل شود اما گاهی برعکس می‌شود و مضاف بدون هیچ کسره اضافه‌ای بعد از مضاف الیه می‌آید. این ترکیب که در نظر دستورنویسان متأخر، اسم مرکب نامیده می‌شود یکی از شیوه‌های ساخت واژه‌های جدید در زبان فارسی و فرهنگستان زبان فارسی بوده است.

مثلا مهمان‌خانه، کارخانه، دانشسرا و ... از جمله این نوع ترکیب یا اسم مرکب هستند که در حقیقت مضاف و مضاف الیه بوده‌اند.

نکته: بعضی از دستورنویسان کلاسیک یا حتی نویسنده متاخرتری چون خسرو فرشیدورد ترکیب اضافی را نوعی اسم مرکب دانسته‌اند.

نکته: کسره اضافه گاهی بدون اینکه مضاف و مضاف الیه جابه‌جا شده باشند در ترکیب‌های اضافی حذف می‌شود که به آن فک اضافه می‌گویند. این نمونه‌ را در ترکیب‌های زیر که اسم مرکب هم نامیده شده‌اند، می‌بینیم:

مادر زن
برادر زن
برادر شوهر
خواهر شوهر

در شعر و ادبیات کلاسیک گاهی را در میان مضاف و مضاف الیهی که جا به جا شده‌اند می‌آید که به آن را فک اضافه می‌گویند:

یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از نور رخت حاصل بود

که در حقیقت بوده روشنی دیده.

نکته: توصیه می‌کنیم مقاله را فک اضافه را مطالعه بفرمایید.

۱۰ـ اضافه گسسته

در این نوع اضافه، مضاف الیه بدون نشانه اضافه پیش از مضاف می‌آید و ضمیری در آخر آن به مضاف الیه برمی‌گردد:

شهسوار من که مه آیینه‌دار روی اوست
تاج خورشید بلندش خاک نعل مرکب است

حافظ، غزلیات

که در اصل چنین بوده است:

خاک نعل شهسوار من که مه آیینه‌دار روی اوست مثل تاج خورشید بلند است. در اینجا میان مضاف و مضاف الیه فاصله افتاده است.

نکته: در شعر فارسی جدایی مضاف از مضاف الیه رایج بوده و حتی در ترکیب‌هایی که مضاف الیه ضمیر شخصی هم باشد این اتفاق می‌افتد:

گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت

در حقیقت صحبتش بوده است

تفاوت اضافه تشبیهی و اضافه استعاری

تفاوت اضافه تشبیهی و اضافه استعاری در این است که در اضافه تشبیهی مضاف و مضاف الیه، هر دو مشبه و مشبه‌به هستند. در حالی که در اضافه استعاری در ترکیب اضافی یا مشبه را داریم یا مشبه‌به و به جای هر کدام از طرف‌ها که غایب است، لوازم و متعلقات آن ذکر می‌شود؛ چنانکه در ترکیب ره خواب، خواب عابری است که راهش زده شده است. در واقع خواب از متعلقات انسان یا همان مشبه است. همچنین است ترکیب دست صبا و زلف سمن در بیت‌های زیر که هر دو اضافه استعاری هستند:

دست صبا به زلف سمن، شانه می‌زند
ابر بهار، نعره مستانه می‌زند

روش تشخیص مضاف و مضاف الیه از صفت و موصوف

ما در زبان فارسی علاوه بر ترکیب اضافی که دو اسم به هم اضافه می‌شوند و معمولا تعلق را نشان می‌دهند، ترکیب وصفی نیز داریم. در ترکیب وصفی یک صفت به اسم اضافه می‌شود و درباره چگونگی و کیفیت آن توضیح می‌دهد.

اگر چه در ظاهر هم صفت و موصوف و هم مضاف و مضاف الیه حاصل ترکیب دو کلمه هستند اما معنای حاصل از این دو ترکیب متفاوت است؛ مقصود از صفت همان موصوف است ولی مقصود از مضاف ‌الیه همان مضاف نیست. برای مثال اگر بگوییم آب گوارا مقصود از گوارا، آب (خاصیتی از آب) است ولی اگر بگوییم آب قنات می‌بینیم که قنات چیزی غیر از آب است.

تشخیص این دو ترکیب از هم به دلیل نزدیکی معنایی گاهی دشوار است، برای تشخیص راحت‌تر آنها راهکارهایی وجود دارد که در ادامه با هم مرور می‌کنیم:

۱ـ افزودن علامت صفت تفصیلی تر و صفت عالی ترین

اگر در صورت افزودن تر و ترین به صفت (کلمه دوم ترکیب وصفی) ترکیب معنادار نبود، ترکیب، ترکیب اضافی است؛ برای مثال، عبارت در مسجد را نمی‌توانیم به صورت در مسجدتر استفاده کنیم.

اما اگر در ترکیب (وصفی) گل زیبا، تر یا ترین را به صفت اضافه کنیم ترکیب همچنان معنادار خواهد بود، برای نمونه، گل زیبا را می‌توانیم بنویسیم گل زیباتر یا گل زیباترین.

۲ـ آوردن این و آن بین دو کلمه ترکیب

اگر این و آن را پس از مضاف و قبل از مضاف الیه بیاوریم جمله معنادار خواهد بود، برای مثال می‌توان گفت:

در این مسجد

اما نمی‌توان این یا آن را بین دو کلمه موصوف و صفت آورد در حالی که معنادار باشد، برای مثال در این ترکیب:

گل این زیبا

۳ـ استفاده از یای نسبت یا یای وحدت

اگر یای نسبت یا یای وحدت را در ترکیب اضافی به اسم اضافه کنیم، ترکیب معنادار نخواهد بود برای مثال:

دری مسجد

اما اگر این دو یا را به اسم در ترکیب وصفی اضافه کنیم، ترکیب باز هم معنادار خواهد بود، برای مثال:

گلی زیبا

نکته: چنانچه به مضاف الیه اشیا، پسوند ی افزوده شود؛ اضافه به ترکیب وصفی یا صفت بیانی‌نسبی بدل می‌شود، مانند:

کمربند چرمی
گردنبند طلایی
استکان چینی

۴ـ آوردن افعال است یا بود بعد از ترکیب

اگر است یا بود را در پایان ترکیب اضافی بیاوریم و کسره را از میان دو کلمه برداریم، جمله معنا نخواهد داشت، اما اگر است و بود را بعد از ترکیب وصفی قرار دهیم و کسره را به ساکن تبدیل کنیم جمله معنادار خواهد بود براى نمونه:

ترکیب اضافی: در، مسجد است.
ترکیب وصفی: گل، زیبا است.

شبه مضاف الیه

شبه مضاف الیه، اسم یا گروه اسمی است که با حرف اضافه‌ای غیر از کسره به اسم هسته خود مربوط می‌شود، مانند:

کار در کارخانه
تلاش برای سلامتی

اسمی که شبه مضاف الیه دارد، شبه مضاف نام دارد و ارتباط شبه مضاف و شبه مضاف الیه را شبه اضافه می‌گویند. شبه مضاف در بیشتر موارد اسم معنی است؛ از جمله، مصدر و اسم مصدر.

نکته: شبه مضاف الیه می‌تواند با کسره نیز همراه باشد یعنی کسره پیش از حرف اضافه دیگر بیاید. به ‌خصوص در مصدرها، مانند:

رفتنِ به‌ بازار
آمدنِ از دانشگاه

نکته: مبحث شبه اضافه به دلیل وجود حرف اضافه در آن، بیشتر در بحث متمم مطرح شده است.

توی دستت چند انگشت داری؟

تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ ده‌انگشتی رو ساده و حرفه‌ای یاد بگیر.

برای شروعِ رایگانِ آموزش اینجا کلیک کن

۴ دیدگاه

علی محمد تاج الدین

درکلمه (تاج الدین) حرفِ ج ضمه میگیرد یا کسره؟
تاجُ الدّین درسته یا تاجِ الدّین

پاسخ
ساینا نجم الدین

دوست عزیز اگر بر اساس قواعد عربی بخواهیم این ترکیب را اعراب‌گذاری کنیم، باید کسره بگیرد چون مضاف‌ و مضاف‌الیه هستند و با کسره نشانه گذاری می‌شوند.

پاسخ
علیرضا

با عرض سلام وخسته نباشید….ممنون از زحماتی که بابت گرداوری مطالب می کشید.

پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *