متمم یک یا چند کلمه است که بعد از حروف اضافه از، بر، به، با، در، برای، درباره و اندر میآید. متمم در جمله معنای فعل را کامل میکند و با پیوستن به قید، اسم و صفت، نقش آنها را میپذیرد. به چند مثال از کاربرد متمم در جمله دقت کنید:
یاد یکی از دوستان قدیمیام افتادم، دوستی که سالها پیش بدون آنکه دلیلش در خاطرم باشد عمر رفاقتم با وی به پایان رسید و حداقل دو سه سالی میشود که گذرش به خاطرم نیفتاده است.
ساعتها، بهروز حسینی
برای ما زمین جایی است که در آن زندگی میکنیم و ناچاریم با دیدنیها و شنیدنیهای آن بسازیم.
دل تاریکی، جوزف کنراد
روش تشخیص متمم در جمله
برای تشخیص درست متمم باید حروف اضافه را خوب بشناسیم و تفاوت آنها را با حروف ربط بدانیم. معمولا کلمهای که بعد از حرف اضافه میآید، متمم است.
مبتدی به نظر نرس!
تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ دهانگشتی رو آسون ولی حرفهای یاد بگیر.
شروعِ رایگانِ آموزش تایپ دهانگشتیانواع متمم
زبانشناسان متمم را به دو شیوه تقسیمبندی کردهاند:
الف) بر اساس نقشهای مختلفی که در جمله میپذیرند.
ب) بر این اساس که آیا قابل حذف هستند یا نیستند.
در ادامه این مقاله به جزییات هر کدام از موارد ذکر شده میپردازیم؛
متممها بر اساس نقشهای مختلفی که میپذیرند
1- متمم فعل
متمم فعل مختص فعلهایی است که به حرف اضافه احتیاج دارند. این متممها گاه آشکارا در جمله میآیند و گاه در معنی جمله و فعل مستتر هستند. میتوان ضرورت نیاز بعضی جملهها را به متمم، با نیاز فعلهای گذرا به مفعول مثال زد. متمم این فعلها معمولا با یکی از پنج حرف اضافه از، در، بر، به و با در جمله میآیند (البته حروف در و بر کمتر به کار میرود.)
یوسف به باغ مینگریست.
به باغ متمم اجباری فعل نگریستن است و حذف آن از جمله، جمله را بیمعنی و بدساخت میکند. اگرچه گاهی این متممها قابلیت حذف شدن دارند اما باز هم متمم مستتر فعل به شمار میروند:
نادر از تاریکی میترسد.
حذف از تاریکی، جمله را مانند جمله اول بدساخت و بیمعنا نمیکند اما چه باشد چه نباشد، در معنای ثانویه جمله مستتر است.
نمونه فعلهایی که با حرف اضافه خاص، آشکارا یا نهان به متمم فعل احتیاج دارند عبارت است از:
ترسیدن (از)
نگریستن (به)
جنگیدن (با)
اجاره کردن (از)
2- متمم قید
متمم قیدی، متممی است که بنا بر نیاز بعضی فعلها یا برای گسترش و کامل کردن معنای کلام، در جمله میآید. میتوان اینگونه تعریف کرد که وقتی قیدها در جمله حرف اضافه بگیرند، آنها را گروه قیدی یا متمم قیدی مینامیم.
رئیسجمهور به شایستگی با وزرا رفتار میکند.
فعل رفتار میکند به حرف اضافه با احتیاج دارد، پس با وزرا، متمم فعل و به شایستگی، متمم قید است.
او بیخبر از همه جا وارد شد.
عبارت از همه جا، گروه قیدی و متمم قیدی است. این قید از قیدهایی است که میتوان آن را از جمله حذف کرد.
3- متمم صفت
صفت که در کنار قیدها، اسمها و حروف از اجزای کلام و نقشهای کلامی در جمله است و گاهی در جمله با نقش متممی ظاهر میشود. در این ترکیبها گاهی حرف اضافه، قبل و گاهی بعد از صفت میآید.
تقریبا همه صفتهای تفضیلی و صفتهای پیشین به متمم احتیاج دارند. بیشتر این صفتها به حرف اضافه از احتیاج دارند و در موارد نادری حرف تا معنای آن را کامل میکند.
انسانی مهربانتر از او وجود ندارد.
گاری پر از میوه را هل میدادیم.
او برود بهتر است تا شما بروید.
متممهای صفت مانند متمم اسم با کسره و یا حروف اضافه دیگر به آن مربوط میشوند؛ مانند:
دوستدارِ تو
بیخبر از دنیا
به این ترتیب ترکیبهای وصفی انواعی دارد که در ادامه سه نوع آن را میبینیم:
الف) متمم اضافه صفت
بعضی صفتها با اضافه شدن اسم به آنها با نقشنمای کسره، گروه صفتی میسازند. در این ترکیبها صفت به عنوان هسته میتواند هر نقش دیگری با اضافات خود بگیرد:
ستاره مخل آسایش بیمارستان است.
مخل آسایش بیمارستان با اینکه نقش مسندی دارد؛ اما گروه صفتی است، مخل (صفت) هسته این گروه و آسایش بیمارستان متمم اضافی آن است که به هسته (مخل) اضافه شدهاند.
ب) متمم حرف اضافهای صفت
در این ساخت، گروه حرف اضافهای به صفت اضافه میشود و گروه صفتی (متمم صفت) با مرکزیت (هسته) صفت میسازد، مردد، متزلزل، شبیه، مزین، آگاه، درگیر، موافق و بیزار از جمله این صفتها هستند:
خانواده ما بیزار از دخالت غریبهها است.
بیزار صفت و گروه حرف اضافهای از دخالت غریبهها، متمم صفت است و وابسته به آن.
نکته: گاهی یک صفت بیشتر از یک متمم دارد. مانند:
دور از من به شما تلفن زد و همه ماجرا را تعریف کرد.
ج) متمم بندی صفت
در این نوع صفت، یکی از متممها بعد از جمله اسنادی اول، در جملهای که با حرف ربط به جمله اول پیوسته میآید:
او آماده بود که سفر برود.
شبه جمله که سفر برود متمم و وابسته صفت آماده است و امکان جابهجا شدن با یکی از متممهای اضافه یا حرف اضافه را دارد، به این شکل:
او آماده سفر بود.
داریوش آگاه بود که پدرش میآید.
داریوش از آمدن پدرش آگاه بود
4- متمم اسم یا مضافالیه
متمم اسم، اضافه شدن حرف اضافه یا گروه حرف اضافهای به اسم است. در مطلبی که درباره مضاف و مضافالیه نوشتیم آمده است که اضافه شدن یک اسم به اسم دیگر با واسطه نقشنمای کسره ترکیب مضاف الیهی میسازد. با توجه به ماهیت اضافه شدن اسمی به اسم دیگر در ترکیب اضافی و اضافه شدن حرف اضافه به اسم در متمم اسمی، اغلب کتابهای دستور زبان فارسی نقش متمم اسم و مضاف و مضافالیه را یکی گرفتهاند.
در این مقاله، به اشاره مختصری به تعدادی از اسمهای خاصی که در ترکیب اضافی با کسره یا حرف اضافه، متمم اسم و متمم اجباری اسم میسازند، اکتفا میکنیم. توصیه میکنیم اگر مایلید در این باره بیشتر بدانید مقاله مضاف و مضافالیه را مطالعه کنید.
لازم است بدانیم که اسمهایی مانند اعتراف، استناد، عنایت، موافقت، اتکا و ... که از فعل مشتق شدهاند به متممهای اسمی یا گروههای اسمی احتیاج دارند که این متممهای اسم وابسته پسین این اسمها به شمار میآیند:
استناد سعید به قانون، صحیح نیست.
خسرو فرشیدورد در کتاب دستور مفصل خود حرف اضافه و مضاف الیه را برای بعضی از اسمها اجباری دانسته است، او این اسمها را اسمهای ناتمام یا لازمالمتمم مینامد. به تعدادی از این اسمها دقت کنید که هریک با کدام حرف اضافه به کار میرود.
حرف اضافه با: رابطه، مساعدت، تعامل، مقابله
حرف اضافه در: تخصص، موضعگیری، شهرت
حرف اضافه از: تحیر، حیرت، مراقبت، نگرانی
5- متمم اسنادی
گاهی مسندی که با فعلهای اسنادی در جمله میآید، با حرف اضافه همراه هستند، مانند جمله:
این پارچه از کتان است.
از کتان، مسند و گروه متمم اضافی برای فعل اسنادی است. از هسته و کتان وابسته آن به شمار میرود.
۶ـ متمم صوت
صوت هر زمان در قالب شبهجمله ظاهر شود، مثل فعل گاهی نیز متمم میگیرد، مانند:
سلام بر شما
آفرین بر تو
یا در این بیت:
شمشیر کشیدی و نکشتی
فریاد ز لطف ناتمامت
نکته: در خوانش متممها باید دقت کرد. وقتی در ترکیب، متممی بین دو اسم (حرف اضافه و اسم) نقشنمای کسره باشد دیگر حرف اضافه نخواهد گرفت و جمع حرف اضافه و نقشنمای اضافه در کنار هم، خلاف زبان معیار است. برای مثال ترکیبهای همراه شما، نیازمند راهنمایی، مشغول کار، مانند ماه را نباید به شکل همراهِ با شما، نیازمندِ به راهنمایی و ... به کار برد.
تقسیمبندی متمم بر اساس قابل حذف بودن یا نبودن در جمله
1- متمم اختیاری
سادهترین راه سنجیدن متمم اختیاری، حذف آن از جمله است. اگر معنای جمله ناقص نشد پس متمم اختیاری است.
سیاوش از دانشگاه به کتابخانه برای امانت گرفتن کتاب رفته است.
سه متمم، از دانشگاه، به کتابخانه و برای امانت در جمله قابل حذف شدن هستند، چراکه در صورت حذف آنها جمله باز هم معنای خود را منتقل میکنند، به این ترتیب:
سیاوش رفته است.
نکته: بیشتر متممهای قیدی متمم اختیاری هستند.
2- متمم اجباری
متمم اجباری برخلاف متمم اختیاری قابل حذف شدن نیست. فعل به آن وابسته است و بدون آن معنای جمله ناقص میشود. متممهای اجباری معمولا با فعلهای متعدی همراه میشوند. بعضی از انواع متممهای قیدی و متممهای صفت از نوع تفضیلی، اجباری هستند. به حضور متمم در این جمله دقت کنید:
حسین از فریبکاری میپرهیزد.
اگر بخواهیم متمم از فریبکاری را در جمله حذف کنیم، جمله معنای خود را از دست میدهد و دیگر معنایی نخواهد داشت، پس متمم این جمله اجباری است یا در این جمله:
پوریا به تیم ملی پیوست.
اگر به تیم ملی را از جمله حذف کنیم، میبینیم که پوریا پیوست هیچ معنایی ندارد، به همین دلیل متمم این جمله، متمم اجباری است.
نکته: متممهای فعل از متممهای اجباری محسوب میشوند.