دوتا از ویژگیهای اسم معرفه (شناس) و نکره (ناشناس) بودن است. در تعریف اسم گفتیم، اسم برای مشخص کردن اشیا، آدمها و حیوانات از یکدیگر به کار میرود، با توجه به این تعریف اسم، مقصود از معرفه و نکره بودن شناسا بودن یا شناسا نبودن اسمها در کلام برای خواننده یا شنونده است. بنابراین در این مقاله قصد داریم ویژگیهای هریک را بررسی کنیم.
۱ـ اسم معرفه یا شناس
با وجود ادعای بسیاری از دستورنویسان مبنی بر بینشانه بودن اسم معرفه و ذاتی بودن آنها، میتوان برای تشخیص این اسم در جمله و کلام نشانههایی را به قرار زیر در نظر گرفت:
الف) اسمهای خاص
ایران، دهلی، بابک، سارا، پانیذ
ب) اسمهای جنس
کتاب، اسب، جنگل، تخت
ج) اسمهای زمان
امسال، پارسال، پیرار سال، خورشید، ماه
د) اسمهای مبهم
فلانی
ه) اسمهایی که به قرینه لفظی، شناس میشوند
نکته: اسمهایی که یکبار در گفته و نوشته میآیند، برای دفعات بعد معرفه هستند، مثال؛
کبوتری در درختی آشیانه ساخته بود. کبوتر هر روز برای تهیه غذا از لانهاش خارج میشد.
و) کلمه ندا
زن! زود برگرد.
ز) ضمیرهای اشاره
این درخت، آن مرد
آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند
از بودن و سرودن، شفیعیکدکنی
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند؟
نکته: ضمیر اشاره برای آنکه معرفه باشد حتما باید قبل از اسم بیاید. به این نوع اسم معرفه، معرفه به اشاره نیز میگویند.
ح) نقشنمای را
خانه را دیدم.
(یعنی خانه مشخصی که هر دو طرف گفتوگو درباره آن سابقه ذهنی دارند.)
نکته: نقش نمای را برای معرفه شدن باید با اسم همراه شود.
ط) مضاف یک مضاف الیه معرفه
دختر آقای طالبزاده
کیف آن دختر
ی) برخی جملههای ربطی توضیحی
دختری که دارد میآید، شاگرد کلاس من است.
نکته: به این نوع اشاره عهد ذکری نیز گفتهاند.
ک) ضمیر شخصی
من، تو و او
مبتدی به نظر نرس!
تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ دهانگشتی رو آسون ولی حرفهای یاد بگیر.
شروعِ رایگانِ آموزش تایپ دهانگشتی۲ـ نکره یا ناشناس
اسم نکره اسمی است که در کلام برای شنونده یا خواننده ناشناس است. نکره در زبان فارسی علامتهای مشخصی دارد. این نشانهها عبارتند از:
الف) آمدن یک نکرهساز پیش از اسم
آن وقت آدم با کمال شوق میرود بالای یک درخت یا میدود بالای یک بلندی.
چرند و پرند، دهخدا
ب) آمدن ی یا ی را پس از اسم
بار دیگر شهری که دوستش میداشتم.
کتابی را امانت گرفتم
ج) یک در پیش و ی پس از اسم
چوپان ما گلهاش را یک جایی همان پس و پناهها یک جایی لب جوی ... خواباند.
نون و القلم، جلال آلاحمد
د) اسم+ صفات مبهم (هر، همه، هیچ)
به هر شهری بروی، میبینی که ...
نکته: ی با اینکه در بیشتر موارد نشانه نکره شناخته میشود، بر معانی دیگری غیر از نکره هم دلالت میکند: به این موارد توجه کنید؛
الف) ی نشانه معرفه است در صورتی که پس از جمله وصفی یا مضاف الیهی بیاید، مانند:
مردی که دیروز به اینجا آمد مهربان بود.
یا ی گاهی با این و آن که از نشانههای معرفه هستند، جمع شود:
آن روزی که او را دیدم سر از پا نمیشناختم.
نکته: بهتر است، این ی را موصول بگیریم نه نکره.
ب) ی نفی جنس، زمانی است که با کلمههای منفی بیاید:
فایدهای ندارد.
یعنی هیچ فایدهای ندارد
و بیسببی
در قدیم به معنی بیهیچ سببی بودهاست.
ج) ی معنای تأکید بدهد، مانند:
زودی آمد.
د) کاهش و تقلیل، مانند:
امروز پولی به من بده.
یعنی پول کمی به من بده.