فعل کمکی یا فعل معین فعلی است که در کنار فعل اصلی میآید و به فعل اصلی در رساندن مفهوم کمک میکند.
افعال کمکی بودن، خواستن، استیدن، باشیدن، شدن و داشتن برای کمک به صرف فعلها در برخی زمانها یا ساختن وجه مجهول به کار میروند. فعلهای ماضی بعید، ماضی التزامی، ماضیهای نقلی، ماضی استمراری، مضارع مستمر، آینده و مجهول، حاصل ترکیب این افعال کمکی با فعل تام یا اصلی است.
انواع فعل کمکی یا فعل معین
افعال کمکی بر حسب نقش صرفی که به عهده میگیرند به شکل زیر تقسیم میشوند:
۱- فعل کمکی مجهولساز
فعل شدن؛ همانطوری که از اسمش پیداست، فعل مجهول میسازد.
دیده شد، گفته میشود.
نکته: فعلهای گشتن و گردیدن اگر به جای شدن در ساختن فعل مجهول به کار روند، فعل کمکی محسوب میشوند.
آزرده گشت، آشفته گردید
۲- فعل کمکی زمانساز
فعل کمکی که برای ساخت زمانهای مختلف افعال به کار میرود. مانند خواستن، که بر ساخت صیغه آینده در فعل مستقبل دلالت میکند و یا صرف فعل بودن و یا ام، ای، است و ... و یا باشم، باشی و ... که برای ساخت ماضی بعید، ماضی نقلی و ماضی التزامی کاربرد دارند.
خواهم رفت، رفته بودم، رفته است، رفته باشد
3- فعل کمکی وجهساز
افعال کمکی بایستن، توانستن و شدن که در گذشته به صورتهای یارستن و شایستن به کار میرفته است، افعال کمکی وجهساز هستند.
باید گفت، میشود رفت، میتوان نوشت
نکته: به این افعال در گذشته وجه مصدری میگفتند که مرحوم خیام پور معتقد بود قابل تأویل هستند.
مبتدی به نظر نرس!
تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ دهانگشتی رو آسون ولی حرفهای یاد بگیر.
شروعِ رایگانِ آموزش تایپ دهانگشتیفعل معین مرکب چیست؟
بعضی از فعلهای معین یا کمکی برای ساخت فعل صرفی جدید با فعل دیگری که خودش دارای فعل کمکی است، ترکیب میشوند. به این نوع فعل در اصطلاح فعل معین مرکب میگویند؛ زیرا هر فعل دو فعل کمکی در خود دارد.
کشته شده بود، رفته بوده است
نکته: فعلهای کمکی و پیشوندهای ن، می و ب در ساختمان فعل تغییری ایجاد نمیکنند؛ چون در همه فعلهای ساده و مرکب و پیشوندی میآیند. بنابراین اگر فعل سادهای با این وندها یا با یک فعل کمکی ترکیب شد، باز هم ساده است و مرکب نیست.
فعل شبه کمکی یا شبه معین
انوری در دستور زبان فارسی فعل شبه کمکی را فعلهایی مثل بایستن، توانستن، شایستن، خواستن و شدن میداند. این فعلها در بعضی جملهها به فعلها و بن ماضی فعلها، نوعی کمک معنایی و کاربردی میدهند، فعل همراه این فعلها را فعل پیرو مینامند. (مشکوه الدینی و محمدرضا باطنی این نوع فعل را فعل کمکیِ وجهی نامیدهاند). مثلاً در جمله زیر، نتوانست فعل شبه کمکی و برود فعل پیرو است.
سیما نتوانست به مسافرت برود.
همین قانون در فعلهایی مثل نباید رفت، نشد برویم و نمیخواهم بگویم نیز برقرار است.
تفاوت فعل کمکی و شبه کمکی
۱- فعل شبه کمکی، ارتباط تنگاتنگی را که بین فعل کمکی و فعل اصلی هست با فعل پیرو ندارد.
۲- رابطه میان فعل کمکی و فعل اصلی، رابطه صرفی است؛ در صورتی که رابطه میان فعل شبه کمکی و فعل پیرو، رابطه نحوی است؛ یعنی فعل پیرو در اصل، فاعل یا مفعول فعل شبه کمکی است.
۳- اگر فعل شبه کمکی ناگذر باشد، فعل پیرو، فاعل آن است و اگر گذرا باشد مفعول آن.
سیامک نباید برود (رفتن سیامک لازم نیست: فعل ناگذر، رابطه فاعل و فعل)
سیامک نتوانست برود (سیامک رفتن را نتوانست: فعل گذرا، رابطه مفعول و فعل)
نکته: ممکن است برخی فعلهای شبه کمکی را همانند زبان انگلیسی، جزو فعلهای کمکی به حساب آورند.
فعل غیرشخصی
فعلهای شبه کمکی توانستن، بایستن و شایستن گاهی فعلی میسازند که بر شخص معیّنی دلالت نمیکند؛ مانند نتوان رفت، نشاید گفت و نباید گفت. در این حالت دو قسمت، روی هم یک فعل غیرشخصی میسازند.
نمیتوان گفت که یک ویراستار از مهارت تایپ ده انگشتی بینیاز است.
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل / شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
حافظ
چند نکته مهم درباره افعال کمکی در فعلهای غیرشخصی
۱- در فعلهای غیرشخصی فعل کمکی (یا به قولی شبه کمکی) میتواند شناسه بگیرد؛ اما فعل اصلی که با فعل کمکی میآید، نباید شناسه داشته باشد.
میشود گفت.
۲- باید، نباید، نمیشود، میتوان و نمیتوان، مضارع اخباری هستند.
۳- بشود، نشود، بتوان، نتوان، مضارع التزامی هستند.
۴- میشد، نمیشد، ماضی استمراری هستند.
۵- بایست، نبایست و میبایست با فعل ماضی کاربرد دارند.
۶- شاید در جملات نشاید گفت، چنانکه باید و شاید، فعل غیرشخصی است اما در جمله شاید بروم قید است.
۷- باید اگر در معنی لازم به کار رود، زیرمجموعه افعال اصلی دستهبندی میشود و کمکی نیست.
مرا کلاه باید.
مرا رفیقی باید که بار برگیرد / نه صاحبی که من از وی کنم تحمّلِ بار
سعدی