اسمها از نظر ساختمان به انواعی تقسیم میشود. اسمهای ساده و مرکب دوتا از انواع اسم هستند. در دستور زبان فارسی اسمهایی را که تنها از یک کلمه ساخته شده و جز دیگری ندارند اسم ساده میگویند.
دست، پا، مرغ، خانه، سر، میز، کیف و ...
اما اسمهایی را که از چند کلمه تشکیل شدهاند، اسم مرکب میگویند، مانند؛
مهمانخانه، زندهرود، دادسرا و ...
نکته: کلمه «مرکب» را در همه انواع کلام مثل اسم، صفت، فعل، قید، ضمیر و ... میبینیم. همه این صفتهای مرکب، فعلهای مرکب، قیدهای مرکب، اسمهای مرکب و ... از ترکیب چند اسم با هم یا ترکیبی از اسم با بن ماضی یا بن مضارع و وندهای مختلف ساخته میشوند و بنا بر اینکه اسم با چه ترکیبی ساخته شده باشد به انواعی تقسیم میشود.
انواع اسم مرکب
اسمهای مرکب معمولا با تکرار چند کلمه، حذف کسره اضافه میان دو کلمه (در کلمه سر مایه) یا آمدن الف و واو در میان دو کلمه که میتوانند اسم، صفت یا فعل باشند، ساخته میشوند. انواع این ترکیبهای را میتوان در ساختهای زیر دید:
1- ترکیبی از دو یا چند اسم
گلاب، کارخانه، پدرزن
2- تکرار اسم به اضافه پسوند ک با معنای تصغیر، نسبت یا آلت
بادبادک، زالزالک
3- ترکیبی از دو فعل
الف) از دو فعل یک جنس یا گاه مثبت و منفی
کمشکش، گیرودار، هستونیست، بودونبود
ب) از دو فعل امر مشابه یا غیرمشابه
بزنبزن، بگیرببند، بزندررو، بخورنمیر
ج) از بن فعل به اضافه پسوند ک با معنای تصغیر، نسبت و آلت
روروک
4- ترکیبی از اسم و صفت
الف) صفت بیانی و اسم
نوروز، سپیدرود
ب) صفت بیانی و پسوند
خوبی، سفیده، گرما
ج) صفت شمارشی و پسوند
دهه، پنجه
د) صفت شمارشی و اسم
چهارراه، چهارپا
ه) صفت شمارشی و اسم و پسوند
دوراهی، سهراهی
و) گروه وصفی به اضافه پسوند ک با معنای تصغیر، نسبت و آلت
دلخوشکنک
5- از مصدر
الف) ساخت اسم مرکب با دو مصدر
رفت و آمد، زد و خورد
ب) از مصدر و اسم مصدر
گفتوگو، جستوجو، خوردوخواب
6ـ ترکیب اسم و پیشوند، پسوند و میانوند
الف) دو اسم با الف میانوند
بناگوش، سراپای، سراسر
ب) اسم و پسوند
لالهزار، دبیرستان، دهکده
ج) پیشوند به اضافه اسم
وردست، بدست (به معنی وجب)
۶ـ تکرار صوت
بعبع، پیشپیش، عرعر
۷ـ اتباع
اتباع کلمه مرکبی است که از ترکیب اسم یا صفت با لفظی مهمل و بدون معنی برای تاکید و گسترش کلان یا بیان نوعی مفهوم جنس و قسم، ساخته میشود و به دنبال کلمه اصلی تکرار میشود. مهمترین ترکیبهای اسمی اتباع به ترتیب زیر ساخته میشود:
الف) تبدیل حرف اول کلمه به م بدون تغییرات دیگر
دکترمکتر، پولمول، قلمملم، سیبمیب
هم شود ز آه کسی خیل سپاهت ترت و مرت
جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی
هم کند دود دلیل دست سیاهت تارومار
نکته: اگر کلمه با میم شروع شود اتباع با پ شروع میشود، مثل؛
مرغپرغ، مردپرد، میز پیز
ب) تبدیل حرف اول کلمه به پ بدون تغییر دیگری
رختوپخت، خرتوپرت
ج) تبدیل حرف اول به حروفی مثل ل، و، ب، ت، ف، س بدون هیچ تغییر دیگر
کاروبار، آشولاش، کشوقوس
د) تبدیل حرف اول به واو کشیده
خرتوخورت، چالهچوله
ه) تبدیل به کلماتی که حروف یکسان دارند اما تعداد هجا و کوتاهی بلندیشان ناهمسان است
آتآشغال
و) تبدیل به الفاظی که نه هموزن کلمه اصلی است و نه حرف اول آن به حرف معینی تبدیل میشود، بلکه فقط در حرف اول با کلمه متبوع، یکی است
خاکوخل، پولوپله
نکته: ترکیب شدن کلمات با هم و ساخت کلمه جدید از ویژگیهای زبان فارسی است و برای مثال زبان عربی چنین ویژگی ندارد. کلمات مرکب به زبان این امکان را میدهند که زنده باشند و قدرت ساخت کلمات جدید را داشته باشند. البته ما امروز هیچ ساختمان فعالی برای اسم مرکب نداریم، در حالیکه برای صفتهای مرکب چنین امکانی وجود دارد.
همچنین در نظر داشته باشید که ساختمان کلمات به شیوههای مختلفی میتوانند تقسیم یا دستهبندی شوند. میتوانید با شکل دیگری از تقسیمبندی ساختمان اسم در مقاله ساختمان اسم؛ جامد و مشتق آشنا شوید.