حتما یا خودتان به این قصه مبتلا هستید یا حتما در میان آشنایانتان به کسی برخوردید که چنین عادتی داشته باشد. زمان کار یا درسخواندن یا تمرین تایپ فرارسیده. هدفون را برمیدارید، موسیقی موردعلاقهتان را پخش میکنید و شروع به کار میکنید. کار شما آغاز میشود. کمی پیش میروید، اما کار پیش نمیرود. یک جای کار ایراد دارد. چیزی سرجایش نیست. اوضاع درست پیش نمیرود. آیا مشکل از ماست؟ مشکل از کاریست که میکنیم؟ صبر کنید! شاید مشکل از شنیدن موسیقی هنگام کار باشد.
سوال اصلی اینجاست: آیا شنیدن موسیقی در هنگام کار، مطالعه و درسخواندن مفید است؟ آیا ضرر دارد؟ آیا به شما کمک میکند که متمرکز شوید یا جلوی تمرکز شما را میگیرد؟ این سوالیست که مدتهای مدید در ذهن افراد مختلف نقش بسته است. همین سوال را در اینستاگرام یوتایپ پرسیدیم و به پاسخهای جالبی رسیدیم. کسانی بودند که میگفتند موسیقی تمام حواس آنها را مختل میکند و کسانی هم نوشته بودند بدون موسیقی نمیتوانند کار کنند، یا حتی هنگام تایپ دهانگشتی موسیقی گوش میکنند.
اگر بخواهیم این موضوع را علمی بررسی کنیم، به نتایج جالبی برمیخوریم. در این نوشته میخواهیم به بررسی علمی شنیدن موسیقی هنگام کار بپردازیم و ببینیم آیا این کار درستیست یا خیر.
موسیقیِ باکلام را بیخیال شوید
موسیقی باکلام چندان انتخاب مناسبی برای گوش کردن هنگام کار نیست. این کار به احتمال زیاد تمرکز شما را به هم میریزد. چرا؟ در مورد موسیقی باکلام با دو نمونه روبهرو هستیم. اول موسیقیهای باکلامی که از حفظ هستیم و دومی موسیقیهای باکلامی که کمتر شنیدهایم یا تا به حال به گوشمان نخورده است.
در اولی ذهن مشغول یادآوری کلماتی میشود که پیش از این به خاطر سپرده است. ملودی ما را به استقبال کلمهها میبرد و همین بازی کافیست تا ما به کلی وضعیت تمرکزی خود را از دست بدهیم.
در دومی هم چون با صدها کلمه و واژه نشنیده روبهرو هستیم، ذهن میان تمرکز در هنگام تایپ یا هرکار دیگری، خود را وادار میکند که به کلمههای تازه توجه کند و آنها را تحلیل محتوایی کند. نتیجه چه میشود؟! در هر دو وضعیت، ذهن تمرکز و قوام خود را از دست میدهد و به تبع آن، کاری که انجام میدهیم تبدیل به آش شلهقلمکار میشود.
این دو نمونه وقتی خیلی مهم میشود که ذهن شما مشغول یادگیری چیز تازهای باشد. شاید شما بتوانید از موسیقی باکلام زمانی که مشغول یک کار روتین و تکراری هستید لذت ببرید، اما در هنگام یادگیری نه از موسیقی چیزی خواهد فهمید و نه از چیزی که قرار بوده یاد بگیرید. در هنگام تمرین و یادگیری تایپ دهانگشتی هم بهتر است این موارد را در نظر داشته باشید.
مبتدی به نظر نرس!
تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ دهانگشتی رو آسون ولی حرفهای یاد بگیر.
شروعِ رایگانِ آموزش تایپ دهانگشتیموسیقی کلاسیک را جدی بگیرید
اگر علاقهمند هستید که در هنگام کار به یک موسیقی گوش دهید، یک انتخاب خوب، موسیقی کلاسیک است. موسیقی کلاسیک به خاطر ساختار ریاضیاش نه تنها باعث ایجاد تمرکز میشود، بلکه مزاحمتی برای شما در هنگام کار ایجاد نمیکند. موسیقی کلاسیک در درازمدت ذهن را پرورش میدهد و انسان را متمرکز میسازد. پس اگر دلتان خواست هنگام کار خود را به شنیدن موسیقی مهمان کنید، پیشنهاد ما کسانی چون چایکوفسکی و باخ و شوپن و سایر دوستان است.
در هنگام سروصدا موسیقی گوش نکنید
این هم از مواردیست که بهتر است حسابی آن را جدی بگیرید. وقتی سروصدای محیط بالاست، ذهن سعی میکند تمامی اجزای این هیاهو را به طور کامل مدیریت کند. فرض کنید موسیقی هم به این بلبشو اضافه شود. آنوقت ذهن ترجیح میدهد خاموش باشد تا خود را مشغول این فعالیت بیهوده بکند. شنیدن موسیقی در هنگام سروصدا دوپامین را از خون حذف میکند و هورمون استرسزای کورتیزول توسط مغز، ترشح میشود. پس نه تنها نمیتوانید به کارتان برسید که احتمالا بعد از چندوقت سر و کارتان به طرفهای امینآباد خواهد افتاد. البته خداینکرده! البته، همه اینها در شرایطی است که از هدفون استفاده نکنید. یک هدفون مناسب میتواند سروصدای اطراف را تا حد خوبی حذف کند، تا شما با شنیدن موسیقی روی کارتان متمرکز شوید.
پس چه وقت موسیقی گوش کنیم؟!
بهترین زمان برای شنیدن موسیقی، ده تا پانزدهدقیقه پیش از شروع به کار است. این باعث میشود هم انرژی موردنیاز برای کار را پیدا کنید، هم خودتان را به کمی دوپامین مجانی مهمان کنید و از طرف دیگر خللی در کار شما وارد نخواهد کرد. همهچیز همانطور پیش خواهد رفت که شما میخواهید.
موسیقی کلاسیک و کُرال به حفظکردن کمک میکند
اینطور که محققین نتیجه گرفتهاند هنگامی که مشغول حفظکردن درس، شعر و یا نوشتهای هستید، موسیقی کُرال و کلاسیک به شما در از بَرکردن آن کمک خواهد کرد. ذهن میتواند خودش را با موسیقی و چیزی که در حال حفظش هستید، هماهنگ میکند و در حافظه بلندمدت شما جایی برای آن باز میکند. به همین دلیل است که ما آگهیهای تلویزیونی را خوب به خاطر میسپاریم. تلفیق کلمه و موسیقیِ خوب، ترکیب ثابتشده و بینظیری برای یادگیری و حفظ کردن است.
موتسارت ضریب هوشی را افزایش میدهد
بسیاری از آنهایی که مشغول مطالعه علمیِ مغز انسان بودند دریافتند که سونات موزارت برای دو پیانو در دیماژور، میتواند ضریب هوشی انسان را تا دوبرابر افزایش دهد. البته بماند که شنیدن زیادی این موسیقیها میتواند در درازمدت باعث دلزدگی شما باشد اما اگر خیلی ضریب هوشی برایتان اهمیت دارد چرا که نه؟ میتوانید امتحانش کنید.
موسیقی به هرحال یک محرک بیرونی است
فرقی نمیکند. هنگامی که مشغول تایپ دهانگشتی هستید، در حال مطالعه رمانی از داستایوفسکی هستید، دارید زبان انگلیسی یاد میگیرید و یا مشغول هر فعالیت دیگری که هستید، هر محرک بیرونی باعث میشود تا شما از مسیر دور شوید. محرکهای بیرونی فراوانند. از صدای زنگ یک پیام روی تلفنتان تا گفتگو با یک دوست و صدای ناخواسته بوق یک ماشین، میتواند محرک بیرونی به حساب بیاید.
چه خوشمان بیاید و چه نه به هرحال موسیقی هم یک محرک بیرونی است و باعث میشود که ما از مسیر مستقیم کاری که در آن مشغول هستیم دور بمانیم. پس پیشنهاد میکنیم یا بیخیال شنیدن موسیقی شوید و اگر هم نمیتوانید قید شنیدن موسیقی هنگام کار را بزنید از موسیقی کلاسیک، موسیقی بیکلام یا اینسترومنتال و یا موسیقی کُرال استفاده کنید.
اینها میتوانند دوستان خوبی برای شما در هنگام کار باشند. بهترین دوست نیستند اما رفیق ناباب هم نیستند و شما را از مسیر اصلیتان دور نمیکنند.
اگر سری به اینستاگرام یوتایپ بزنید، آنجا درباره پدیده جذابی به نام نویزهای سفید صحبت کردهایم که میتوانند به شما کمک کنند تا تمرکز بیشتری هنگام کار داشته باشید. پیشنهاد میکنیم سری به اینستاگرام ما بزنید و آن پست را مروری بکنید. به زودی در وبلاگ یوتایپ یادداشت کاملی درباره نویزهای سفید خواهیم نوشت تا شما را بیش از پیش با این پدیده جذاب آشنا کنیم.
شما درباره شنیدن موسیقی هنگام کار چه نظری دارید؟ سلیقه شما به کدام یکی از این موارد نزدیکتر است؟ ترجیح میدهید در سکوت کار کنید یا دوست دارید هنگام کار یک موسیقی آرام در پسزمینه شما را همراهی کند؟ نظر شما میتواند این مطلب را بیش از پیش کامل کند.
دیدگاهتان را بنویسید