من به عنوان یک طراح گرافیک همیشه فکر میکردم که یک موس (موشواره!) برای من دوست بهتری است تا یک صفحه کلید. من همیشه قدرت صفحه کلید را دستِ کم گرفتم. من از کیبورد و شورتکاتهایش استفاده میکردم اما برای من جنبهای جدی نداشت. این یادداشتیست برای روشنکردن رابطه گرافیستها و تایپ دهانگشتی.
آن روزها فکر میکردم که مطالعه و یادگیری تایپ دهانگشتی فقط برای من اتلاف وقت است. اما اخیراً سفارشی درباره طراحی UX یک وبسایت آموزش تایپدهانگشتی دریافت کردم. مشتری از دوستان نزدیک من بود و قبل از شروع طراحی، نمونه اولیهای از وبسایت را برای آزمایش برای من فرستاد. به فکرم رسید که آن را امتحان کنم. پس تصمیم گرفتم روزی چند دقیقهای با آن مشغول شوم.
من روزانه ۱۰ دقیقه از وقت خودم را صرف تجربه این نمونه اولیه از معلم خصوصی (وبسایت) تایپ دهانگشتی کردم. من در ابتدا این تمرینها را شروع کردم تا ایدهای در مورد نحوه استفاده کاربران از آن را پیدا کنم تا بتوانم UX بهتری برایش طراحی کنم. اما کمکم از آن تمرینهای تایپ لذت بردم. بعد از یک هفته، طراحی وبسایت را به پایان رساندم و به مشتری ارائه دادم. اما چیزی که از آن چند روز باقی ماند عادت من برای استفاده روزانه از تمرینهای تایپ دهانگشتی بود.
تجربه استفاده از سیستم تایپ دهانگشتی
من فقط روزانه ۱۰-۲۰ دقیقه از آن استفاده میکنم. این یادداشت را تقریبا دو هفته پس از آغاز تمرینهایم مینویسم. در حال حاضر می توانم بدون نگاه کردن به صفحه کلید تایپ کنم و سرعت تایپ من در حدود ۱۳۰ کلمه در دقیقه است. به خوبی میدانم این عدد با آن استاندارد رویایی که قرار است تایپ دهانگشتی به من بدهد فاصله فراوانی دارم. اما فعلا و با همین سرعت فعلی، فرآیند کار و بهرهوری من تا حد زیادی تغییر کرده است. ممکن است از خود بپرسید که چطور ممکن است تایپ دهانگشتی به یک طراح گرافیک کمک کند که بهرهوریاش را تا ۵۰٪ بالا ببرد.
میخواهم لیستی برای شما بنویسم از چیزهایی که تایپ دهانگشتی به من در یک گرافیست بهتر بودن یاری رسانده. ما گرافیستها معمولا با این لحظه آشنا هستیم. سفارشی دریافت میکنیم، کاغذ و مداد را در میآوریم و خود را آماده طراحی میکنیم و بعد ... بامممممم ... ذهن ما خالی خالیست. حالا ایده را از کجا بیاوریم؟
مبتدی به نظر نرس!
تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ دهانگشتی رو آسون ولی حرفهای یاد بگیر.
شروعِ رایگانِ آموزش تایپ دهانگشتیشکار ایدهها با سرعتی بالاتر
بدیهی است که مکان بعدی که برای الهامگرفتن استفاده میکنیم، گوگل است. (شاید شما از Behance یا Dribble هم کمک بگیرید.) سپس شروع به تایپ کردن کلمات کلیدی در برگه جستجو میکنید تا دقیقاً آنچه را می خواهید پیدا کنید. امروزه بخش عمدهای از فرآیند کاری من جستجوی گوگل است و برای این منظور باید کلمات کلیدی خود را تایپ کنم. و این یکی از مکانهایی است که تایپ سریع به من کمک زیادی کرد.
بله، می دانم. ممکن است فکر کنید «فقط چند کلمه کلیدی مگر چقدر زمان میبرد که تایپ دهانگشتی یاد بگیرم؟». اما وقتی کار را شروع میکنید میفهمید تقریباً ۳۰٪ از کل زمان کاری شما شامل جستجو در اینترنت میشود و حتی اگر بتوانید سرعت آن را افزایش دهید این کمک زیادی به شما میکند.
به صفحه نگاه نمیکنم!
هر زمان که مشغول تصویرسازی یا انجام هر نوع کار طراحی هستم، چشمانم فقط را به صفحه میدوزم. من سعی میکنم هرگز به بیرون از نمایشگر نگاه نکنم (ممکن است در درازمدت برای چشم بد باشد اما به من کمک میکند تمرکزم را حفظ کنم). هر زمان که نگاهم را از نمایشگر میدزدم حس میکنم از حلقه خلاقیت بیرون آمدم. و این باعث اشکالات زیادی در کار من میشود.
قبل از آموزش تایپ دهانگشتی اگر میخواستم چیزی را تایپ کنم، نگاهم را از صفحه برمیداشتم به کیبورد نگاه میکردم و تایپ میکردم. اما هنگام آموزش تایپ دهانگشتی، سایتهای آموزشی دقیقاً به شما دستور میدهند هنگام تایپ هرگز به صفحه کلید نگاه نکنید.
ممکن است این روش در ابتدا کمی سخت باشد اما به محض تسلط بر این مهارت، این مهارت روش کار شما را برای همیشه تغییر میدهد. مثل حرفهایها احساس خواهد میکنید که کامپیوتر بخشی از بدن شما است. تازه شروع به انجام سریعتر کارهایی میکنید که حتی فکرش را هم نمیکردید بتوانید با این سرعت انجام دهید.
گلوله تنها با سرعت گلوله است که جواب میدهد
واضح است که تایپ دهانگشتی سرعت شما را در چت و بلاگنویسی دو برابر می کند. اگر به زمانی که در زندگیتان پای کامپیوتر نشستهاید و مشغول چتکردن، وبگردی و جوابدادن به ایمیلها میگذرانید نگاه کنید، ارزش این دو برابر را بیشتر خواهید دانست.
کمتر کسی این روزها از طریق تلفن با شما تماس میگیرد و هیچکس دوست ندارد بیش از چند ثانیه آن انیمیشن «در حال تایپ...» را تحمل کند. اگر با یکی از مشتری های خود روی اینترنت چت میکنید و گپ میزنید و نمیتوانید به موقع پاسخش را بدهید این یک باخت جدیست. هنوز نمیدانم که تایپ دهانگشتی کجاها میتواند به کمک من بیاید، اما تجربه من در همین چند هفته نشان داده که تایپ دهانگشتی هر روز بیشتر از دیروز ضرورت بودنش را به من ثابت خواهد کرد.
کلیدهای میانبر دوستداشتنی
من هنگام استفاده از نرمافزارهایی مثل فتوشاپ و ایلوستریتور همیشه از موس استفاده میکردم. برای استفاده از هر ابزاری، برای جابهجا کردن محیطهای کاری (WorkSpace) همیشه از موس استفاده میکردم و این در مورد بسیاری دیگر از ابزارهای این نرمافزارها صدق میکرد.
من نمیدانستم که استفاده از موس تا چقدر میتواند سرعت من را پایین بیاورد. باز هم اشاره میکنم که در یک نگاه کلی و از بالا، همین زمانهای کوتاه که به واسطه استفاده از موس تلف میشود، میتواند بخش مهمی از زندگی ما را هدر دهد و تلف کند. اما از وقتی که تایپ دهانگشتی را وارد فرآیند حرفهای کارم کردهام، لذت استفاده از نرمافزارها برایم چندبرابر شده است. تازه با خودم میگویم: «چرا این همه سال از اینها استفاده نکرده بودم؟!».
استفاده از تایپ دهانگشتی شاید در چند روز اول به شما حسی از عدم اعتماد به نفس بدهد. فکر کنید که خیلی ضعیف هستید و شما را وسوسه کند تا به شیوه قبلی بازگردید. اما به شما اطمینان میدهم که این حس در دو یه سه روز اول به طور کامل از بین خواهد رفت و جایش را به اعتماد بهنفس جذابی خواهد داد که هنگام یادگیری یک شیوه تازه، در خود حس میکنید.
تجربه شما از تایپ دهانگشتی چیست؟
این نوشته ترجمه یادداشتی از ژاویز ژوزف؛ طراح گرافیک و طراح رابط کاربری بود درباره رابطه گرافیستها و تایپ دهانگشتی. ما در یوتایپ عاشق به اشتراکگذاشتن تجربههای دیگران از تایپ دهانگشتی هستیم. ما بسیار علاقهمندیم تا یادداشتهای شما از تجربههایتان را در قالب پست مهمان در وبلاگ یوتایپ منتشر کنیم.
پس برای ما از فرآیند آشناییتان با تایپ دهانگشتی تا مسیری که امروز در این زمینه، پشت سر گذاشتهاید، بنویسید. نوشتههای شما میتواند الهامبخش بسیاری دیگر باشد تا متوجه ارزش و قدرت تایپ دهانگشتی شوند و بدانند که تایپ دهانگشتی تمرینی برای تایپیستشدن نیست، تمرینی برای حرفهایشدن است.
دیدگاهتان را بنویسید