
صفت فاعلی چیست؟
صفت فاعلی را یکی از وابستههای پسین اسم تعریف کردهاند که در دسته صفتهای بیانی قرار میگیرد. احمدیگیوی و انوری صفت بیانی را صفتی تعریف میکند که اغلب پس از اسم میآید؛ با کسره به اسم افزوده میشود و چگونگی و مشخصات اسم را از قبیل رنگ، قد، شکل، وضع، حجم، مزه، اندازه، مقدار، ارزش، فاعلیت، مغعولیت و نسبت بیان میکند.
صفت فاعلی از آن نمونه صفتهای بیانی است که معنای فاعلیت را در خود دارد و معمولا بر کننده کار یا دارنده معنی دلالت میکند یا آن که مفهوم انجام عملی را به موصوف (اسم) نسبت میدهد. صفت فاعلی از صفتهای ترکیبی است به این ترتیب همواره یکی از ساختارهای مشتق، مشتق-مرکب یا مرکب دارد.
مبتدی به نظر نرس!
تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ دهانگشتی رو آسون ولی حرفهای یاد بگیر.
شروعِ رایگانِ آموزش تایپ دهانگشتییوتایپ | آموزش تایپ دهانگشتی
در اینستاگرام، کلی مطالب آموزشیِ جالب و مفید برایتان داریم
صفت فاعلی چگونه ساخته میشود؟

معروفترین ساختار این صفت بن مضارع بعلاوه یکی از پسوندها یا پیشوندهای گار، کار، گر، نده، ار، ان و ... است. البته علاوه بر بن مضارع، در مواردی، بن ماضی، اسم ذات، صفت، قید یا فعل امر و ... نیز با پسوندها ترکیب میشوند و صفت فاعلی میسازند. به این نوع از صفتهای فاعلی، صفتهای فاعلی مشتق گفته میشود.
در ادامه، ابتدا ترکیب با بن مضارع و بعد از آن دیگر ترکیبها را آوردهایم:
ساخت انواع صفت فاعلی با بن مضارع
۱- بن مضارع + َ نده
گوینده، بیننده
۲- بن مضارع + ان
خندان، گریان
ترکیب بالا صفت حالیه نامیده میشود، چرا که حالت فعلی اسم را میرساند:
آب روان، مرد خندان
نکته: در مواقعی صفت حالیه تکرار میشود و ترکیبهایی مثل دوانداون یا لنگلنگان (یا حذف ان در کلمه اول) را میسازد که این ترکیب نقش قیدی دارد:
ملائکه دواندوان خود را به مکان مقرر رساندند.
صحرای محشر، جمالزاده
۳- بن مضارع + ا
توانا، گویا
نکته: این صفت که بدان صفت مشبهه نیز میگویند، ثبوت و دوام فعل را در فاعل میرساند.
بینا: آنکه همیشه میبیند.
۴- بن مضارع + ار
پرستار
۵- بن مضارع + گار
آموزگار
۶- بن مضارع + گر
توانگر
۷- بن مضارع + کار
تراشکار
۸- اسم + بن مضارع
درسخوان
۹- پیشوند + بن مضارع
نادان، ناتوان
۱۰- اسم، صفت + بن مضارع
دادرس، خوشنویس
نکته: این ساختمان از ساختمانهای فعال واژگانی در زبان فارسی است و برای واژهسازی و ساخت لغات و اصطلاحات زیادی مثل هواسنج، گرماسنج، دلکش و ... کاربرد دارد.
۱۱- قید یا ضمیر مشترک + بن مضارع
تندرو، خودجوش
نکته: گاهی لغتی که با چسبیدن نده به بن مضارع ساخته میشود، معنی مبالغه را در خود دارد که در این صورت، آن را صفت شغلی هم میگویند (از نظر معنایی)، مانند؛ گوینده یا راننده و گاهی نیز معنی دوام و ثبوت را میرساند، مانند:
روزیدهنده، آفریننده.
نکته: از ترکیب بن مضارع با اسم یا صفت و دیگر پسوندها، نوعی صفت فاعلی مرکب مرخّم به دست میآید که برخی آن را مخفف صفت فاعلی مرکب با نشانه نده دانستهاند (این ترکیب گاهی هم مفهوم صفت مفعولی دارد) مانند سخنگوی که اصل آن سخنگوینده بوده است.
* اگر به ای موضوع علاقهمندید میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر به کتاب دستور زبان فارسی2 انوری و گیوی صفحه 141 و 142 مراجعه کنید.
نکته: صفاتی که با یکی از چهار پسوند ار، گار، گر، کار ساخته میشوند چه در ترکیب با بن مضارع چه دیگر واژهها، به دلیل این که بر کثرت و تکرار وقوع فعل دلالت دارند صیغه مبالغه نیز نامیده میشوند.
ساخت صفت فاعلی با بن ماضی
۱- بن ماضی + ار
خواستار
۲- بن ماضی + گار
آفریدگار، ماندگار
۳- بن ماضی + گر
ریختگر
ساخت صفت فاعلی با اسم معنی و اسم ذات
۱- اسم معنی + گر
ستمگر، دادگر
۲- اسم معنی + کار
ستمکار
۳- اسم ذات + گر
مسگر، سفالگر
۴- اسم ذات + کار
آهنکار
نکته: وقتی گر و کار آخر اسم ذات بیایند، کلمه مرکبی میسازند که بر پیشه و حرفه دلالت میکند.
ساخت صفت فاعلی با صفت
۱- صفت + گر
روشنگر
۲- صفت + کار
خطاکار
ساخت صفت فاعلی با فعل امر
۱- ساخت امر + کار
بدهکار، بستانکار
۲- فعل امر در نقش صفت فاعلی
گاهی فعل امر به تنهایی یا به صورت ترکیب با کلمه یا فعل امر دیگر، نوعی صفت فاعلی میسازد که بیشتر مخصوص زبان محاوره است.
ماشینت کهنه س ولی بروئه
اون آدمِ بگوبخندیه
رفتم با یه شرکت بسازبفروش قرارداد بستم.
صفت فاعلی مرکب
در مقابل صفت فاعلی مشتق، مفهوم صفت فاعلی مرکب را داریم. صفت فاعلی مرکب، نوعی از صفت فاعلی است که از بیش از یک کلمه ساخته شده است. ممکن است یکی از اجزای صفت فاعلی مرکب، خود یک صفت فاعلی مشتق باشد. که در این صورت، آن را صفت فاعلی مشتق-مرکب میگوییم.
ترکیبهای صفت فاعلی مرکب را از حیث ساختمان دستوری میتوان به موارد زیر تقسیم کرد:
۱- اسم + صفت
استقبال کننده
۲- صفت + اسم
درندهخو
۳- اسم + اجزای دیگر + ساخت امر
بزن بهادر، تو دل برو
۴- ساخت امر و نهی
کج دار و مریز
۵- صفت + صفت فاعلی + ک
دلخوش کنک
۶- بن مضارع (صفت فاعلی) همراه متمم و متعلقات دیگر
نان به نرخ روز خور
نکته: برخی از انواع صفات فاعلی به صورت گروه وصفی میآید
هیزم بیار معرکه
گرچه هنوز ماده اول قانون اساسی اغلب حکومتهای جهان، همین خر رنگکن بزرگ قرن بیستم است.
غربزدگی، جلال آلاحمد
جایگاه صفت فاعلی در جمله
دستورهای کلاسیک برای قرار گرفتن صفتهای فاعلی در جمله چهار حالت قائل شدهاند:
۱- حالت اضافی که صفت، به بعد از خود اضافه میشود:
به نام خداوندِ جان آفرین
شاهنامه، فردوسی
۲- صفت قبل از اسم میآید و کسره حذف میشود:
جهاندار محمود ِگیرنده شهر
شاهنامه، فردوسی
ز شادی به هرکس رساننده بهر
۳- با تاخیر صفت بدون آن که در آن تغییری رخ دهد. در این حالت، یک صفت فاعلی مرکب ساخته میشود:
منم گفتِ یزدان پرستنده شاه
شاهنامه، فردوسی
مرا ایزد پاک داد این کلاه
۴- با تأخیر صفت و حذف علامت صفت «نده». در این حالت یک صفت فاعلی مرکب مرخّم ساخته میشود.
سرافراز، گردن فراز که سرفرازنده و گردن فرازنده بوده است.
نکته: هرگاه صفت فاعلی با مفعول یا یکی از قیدها مثل: بیش، کم، بسیار، پیش، پس و نظایر آن ترکیب شود، علامت صفت حذف میشود، و صفت فاعلی مرکب مرخم ساخته میشود. مثل:
کامجوی، پیشگو، کمگوی، بسیاردان، پیشرو، پس رو