گرته برداری به معنای استفاده از الگوهای بیگانه در نوشتن یک متن است و یکی از مواردی است که زبان را از شکل معیار دور میکند. این امر اغلب از ترجمه تحتالفظی از زبانهای دیگر به زبان فارسی سرچشمه میگیرد و با کلمات بیگانه یا همان واژگان دخیل تفاوت دارد.
در گرته برداری صورت ترکیبی، اصطلاحی، نحوی یا معنایی کلمات عیناً از زبان مبدأ به زبان مقصد منتقل میشود. البته نباید فراموش کنیم که گاهی ترجمههای لفظ به لفظ از ترکیبهای بیگانه به فارسی، سبب غنای زبان فارسی شده است. اغلب این کلمات از زبان فرانسوی یا انگلیسی وارد زبان فارسی شدهاند و عموماً واژهها و اصطلاحهایی هستند که به امور و چیزهای جدید و معاصر مربوطند و پیشتر در زبان فارسی وجود نداشتند. مثل این کلمات فرانسوی:
نیروی انسانی: puissance de l'homme
راه آهن: voie ferrée
سیب زمینی: la pomme de terre
و این کلمات انگلیسی:
آسمانخراش: sky scraper
مغزشویی: brain washing
نکته: شاید بتوان گفت این ترکیبها اغلب توسط اهل زبان یا به ویژه بلاگرها و در قالب گفتار، متون خبری و بلاگها ایجاد شده و از دید زبانشناسان بهترین راه برای جلوگیری از رشد لغات بیگانه در فارسی است؛ زیرا بسیاری از این کلمات از همان ابتدا مورد پذیرش اهل زبان قرار میگیرد و همیشه استفاده میشود.
یک یادآوری مهم
تایپ دهانگشتی مهارتی است که همه به آن نیاز داریم. آن را با آسانترین و بهترین روش بیاموزید.
همین الان یادگیری تایپ دهانگشتی را شروع کنید!عدهای گرته برداری را با وامواژههایی مانند: کامپیوتر، تلفن، شوفاژ، پست و ... اشتباه میگیرند. اما باید توجه داشت که در وامواژهها، عین کلمات از زبان بیگانه به زبان فارسی راه داده میشوند. در صورتی که در گرته برداری، هر کلمه از یک اصطلاح یا از ترکیبی بیگانه، به زبان خودی ترجمه میشود.
گرته برداری انواع مختلفی دارد که دستورنویسان و ادبای فارسی آن را به دو نوع واژگانی و نحوی تقسیم کردهاند. گرته برداری واژگانی زمانی رخ میدهد که یک ترکیب با ترجمه لفظ به لفظ به فارسی راه پیدا کند. کلماتی مانند حساب كردن روی كسی، بیتفاوتی، رنج كشیدن، حمام گرفتن، دوش گرفتن و ... از مشهورترین مثالها درباره گرته برداری واژگانی هستند. اما در گرته برداری نحوی از ساختمان یک جمله بیگانه الگوبرداری میشود.
اشکال رواج جملاتی که متأثر از زبان مبدأ گرته برداری معنایی شدهاند، این است که به مرور زمان، شالوده زبان را دچار دگرگونی و اشکال میکند. زیرا این امر بسیار پنهان رخ میدهد. تعدادی از کلمات گرته برداری شده را در جدول زیر میتوانید مشاهده کنید. تلاش کنید که در نوشتن متون فارسی، تا جای ممکن، و در صورت وجود ترکیبهای بهتر، از انها استفاده نکنید.
نکته: بعضی کلمات جدول زیر نیاز به توضیح دارند. با کلیک بر روی آنها، میتوانید به توضیحات مربوط به آنها را در ادامه همین مقاله برسید.
عبارت انگلیسی/ فرانسوی/ آلمانی | عبارت گرتهبرداری شده | عبارت جایگزین پیشنهادی | مثال |
---|---|---|---|
à propos de | در رابطه با.../ در ارتباط با... | درباره | میخواستم درباره فردا با تو صحبت کنم. |
also see | همچنین نگاه کنید به... | نگاه کنید به ... | نگاه کنید به پیوست سوم. |
an introduction | مقدمهای بر... | مقدمهای در.. | مقدمهای در جدیدترین کتاب درستنویسی فارسی |
…around | دور و بر … ریال | حدود … ریال | حدود ۱۰ هزار میلیارد اختلاس شد. |
black market | بازار سیاه | داروی کمیابی را از بازار سیاه تهیه کردم. | |
c’est | این، این است | --- | توضیحات بیشتر |
catch a taxi | تاکسی گرفتن | سوار تاکسی شدن | برای اینکه زودتر برسیم سوار تاکسی شدیم. |
chance | شانس | امکان/ احتمال | امکان برنده شدن من در این مسابقه خیلی کم است. |
comme / as | به عنوان | --- | سال ۱۳۹۸ [به عنوان] سالی پر از اندوه در ذهنها ماند. |
concentrate (up)on something | خود را روی چیزی متمرکز کردن | تمرکز کردن | امسال قصد دارم روی هدفهایم تمرکز کنم. |
contre / against | بر علیه | علیه | توضیحات بیشتر |
count on somebody | روی کسی حساب باز کردن | امیدوار بودن | من برای تکمیل این پروژه به تو امیدوارم بودم. |
date of birth | تاریخ تولد | تاریخ تولدت را بنویس. | |
do a favour | لطف کردن | لطف کن و فردا کتابم را بیاور. | |
expected that | انتظار رفتن، انتظار داشتن | احتمال داشتن/ پیشبینی کردن | احتمال دارد فردا برف ببارد/ پیشبینی میکنیم فردا برف ببارد. |
indifferent | بیتفاوت | بیتوجه، بیاعتنا | برخی مردان به همسرانشان بیاعتنا هستند. |
inevitable | غیر قابل اجتناب | خواهناخواه، چارهناپذیر | خواهناخواه این اتفاق میافتاد. |
It’s turn in | به نوبه خود | به سهم خود | دوست داشتم به سهم خودم در این اتفاق شریک باشم. |
le rôle du jeu | نقش بازی کردن | برای فریب دادن ما، خوب نقش بازی کردی. | |
My god | خدای من | خدایا! | خدایا! چه اتفاق وحشتناکی افتاده! |
par/ by | به وسیله/ به واسطه/ از طریق/ از سوی | --- | توضیحات بیشتر |
phrase | فراز | بخش/ قطعه/ فقره | او در بخشهایی از سخنان خود درباره جدیدترین اثرش سخن گفت. |
point of view | نقطه نظر/ نکته نظر | نظر/ دیدگاه | از نظر من این کار درست نیست. |
prendre autobus | اتوبوس گرفتن | سوار اتوبوس شدن | به سرعت سوار اتوبوس شدیم. |
put into effect | به اجرا گذاشتن | اجرا کردن | ما یک تئاتر خیابانی اجرا کردیم. |
question mettre en | زیر سوال بردن | شک کردن/ تردید کردن/ انتقاد کردن/ رد کردن/ عمل نکردن | او با این کار صلاحیت من را رد کرد. |
rate | نرخ | میزان | میزان اختلالات عصبی رابطه مستقیمی با کیفیت خواب افراد دارد. |
self sufficiency | خودکفایی | به خود اتکا کردن | در تولید کندم باید به خودمان اتکا کنیم. |
set great store by something | ارزش نهادن (قائل شدن) بر چیزی | اهمیت دادن | به شخصیت شما اهمیت میدهم. |
sooner or later | دیر یا زود | به زودی | به زودی پیدایش میشود. |
states man | دولتمرد | سیاستمدار | سیاستمداران، بیش از بقیه مورد توجه رسانه ها و مردم هستند. |
sunbathe | حمام آفتاب گرفتن | برای گرفتن حمام آفتاب باید از کرم ضدآفتاب استفاده کرد. | |
take a lesson | درس گرفتن | از این اتفاق درس بگیر و اشتباه دیگری نکن. | |
take a shower | دوش گرفتن | حمام کردن | بعد از ورزش فوراً حمام کن. |
taux | نرخ | میزان | میزان کتابهای تولید شده بسیار بیشتر از آن است که بتوان همه آنها را در کتابخانه نگهداری کرد. |
to appraise | بها دادن | اهمیت دادن | توضیحات بیشتر |
to be different from | تفاوت داشتن از | تفاوت داشتن با | ما با یکدیگر متفاوتیم. |
to experience | تجربه کردن | روزهای سختی را تجربه کردم. | |
to open fire | آتش گشودن | شلیک کردن، تیراندازی کردن | آنها حتی به سمت کودکان شلیک کردند. |
to receive | دریافت کردن | گرفتن | او پاسخ جانانهای از من گرفت. |
to suffer | رنج بردن | مبتلا بودن | توضیحات بیشتر |
understand somebody | کسی را فهمیدن | درک کردن | من احساسات تو را درک میکنم. |
weak point | نقطهضعف | ضعف | ضعف هافبک دفاعی باعث پیروزی حریف شد. |
why not | چرا نه؟ / چرا که نه؟ | حتما به دیدارت میآیم. چرا که نه؟ | |
worthy | شایسته | به اندازه | حکم متهم به اندازه بود. |
you | شما | شما خوب میدانید. |
درباره برخی از کلمات و عبارات لازم است بیشتر توضیح دهیم:
این
در بعضی جملهها، کلمه این، از عبارت فرانسه c'est به معنای این است ترجمه شده. در بعضی از جملههایی که در آنها از «این» استفاده شده، حذف آن هیچ خللی به متن وارد نمیکند. برای این که موضوع را بهتر درک کنید، به جمله زیر دقت کنید و یک بار دیگر هم آن را بدون کلمه این بخوانید.
این حقیقتی انکارناپذیر بود که نسل بشر با وجود زندگی در شرایط مطلوبتر، تقریبا از درک زبان سایر حیوانات عاجز مانده بود.
حفرههای تاریک لونا، رابرت آنسون هانیلاین
بها دادن، اهمیت دادن
بها دادن ترجمه فعل to appraise است که در فارسی رایج شده و به کار میرود. در حالی که ترجمه درست آن اهمیت دادن است. زیرا در فارسی، بها دادن به معنای قیمت پرداختن است. همچنین از این کلمه باید در جملات مثبت نیز استفاده کرد. اما گاهی این کلمه در جملات منفی به کار رفته که نادرست است. مانند مثال:
تو نباید به این حرفهای بی سر و ته بها بدهی.
شکل صحیح این جمله به صورت زیر باید نوشته شود:
تو نباید به این حرفهای بی سر و ته اهمیت بدهی.
به وسیله، به واسطه، از طریق و از سو
جعل و استفاده از حرف اضافه، بر اساس زبانهای دیگر، جملهبندی فارسی را دگرگون میسازد. مثلاً کلمات par درفرانسوی و by در انگلیسی به صورت به وسیله، به واسطه، از طریق و از سوی ترجمه شده است. این گرته برداری صحیح نیست زیرا سبب ابهامآمیز شدن کلمات میشود. برای نمونه، به این عبارت دقت کنید:
ماشین به واسطه برادرم خریده شد.
در این عبارت مشخص نیست که آیا برادرم ماشین را خریده است یا دیگری با واسطه برادرم ماشین را خریداری کرده است. بهتر است چنین جملاتی را از حالت فعل مجهول دربیاوریم به صورت زیر بنویسیم:
برادرم ماشین را خرید.
رنج بردن
رنج بردن از عبارت to suffer گرته برداری شده است. ترجمه کلمه در جملات فارسی به این شکل به کار میرود:
پدرم از بیماری قلبی رنج میبرد.
منظور گوینده این است که پدرم به بیماری قلبی مبتلاست. این کاربرد در زبان فارسی اشتباه است و تنها زمانی این جمله درست است که مقصود گوینده این باشد که شخص به خاطر بیماری قلبی، دچار رنجهای جسمی و روحی است.
شما
یکی دیگر از موارد پر کاربرد، استفاده از کلمه شما در آغاز جمله است که با الگوبرداری از زبان انگلیسی در استفاده از you در آغاز جملات نوشته میشود. دقت کنید که در زبان انگلیسی، صیغه مخاطب فعل دارای شناسه (ضمیر متصل) نیست و نیاز است که گوینده حتماً ضمیر را ذکر کند. اما در زبان فارسی، با توجه به وجود شناسه در انتهای افعال، گاه نیازی به آوردن ضمیر شما یا دیگر ضمایر نیست. جمله زیر را بخوانید که حتی بدون کلمه شما قابل درک خواهد بود؛ اما چون در زبانهای انگلیسی یا فرانسوی جمله با you آغاز شده، بنابراین مترجم نیز بدون توجه به زائد بودن این کلمه در فارسی، آن را در ترجمه ذکر کرده است. چنین جملاتی، گرته برداریِ نحوی از ضمیر هستند که موجب طولانی شدن کلام میشوند.
شما میتوانید کل نژاد بشریت را به بشریتی دیگر تبدیلکنید و با این وجود، سیر تکاملی که از دوچرخه آغاز و به موشک منتهی میشود، کاملا یکسان خواهد بود.
هویت، میلان کوندرا
علیه، له
نخستین رویارویی مترجمان با حرف اضافه contre از زبان فرانسه و against از زبان انگلیسی در دوران قاجار رخ داد. مترجمان با توجه به زبان عربی، واژه علیه و متضاد آن له را در ترجمه از زبانهای دیگر به فارسی مورد استفاده قرار دادند؛ اما به مرور زمان عبارت بر علیه به جای علیه به کار رفت که نادرست است. زیرا، در کلمه علیه معنای بر مستتر است و تکرار آن حشو است.
ما علیه آنها خواهیم جنگید.
مردم علیه ظلم قیام کردند.