غش کردن یا غش کردن؟ شما هم برای نوشتن این واژهها مردد شدهاید؟ حق دارید! ما قبلا هم از ماجرای انتخاب میان قاف یا غین سخن گفتهایم ولی اینبار قصد داریم املای دو کلمه غش و قش را به طور جداگانه بررسی کنیم.
غش
کلمه غش با دو معنی در ادبیات به کار میرود.
1- وارد کردن ناخالصیای به مادهای ارزشمند از راه تقلب و حیله را غش میگویند. مانند اضافهکردن آب به شیر.
اصطلاح غلّ و غش را هم حتماً شنیدهاید. غش در اینجا دقیقاً به معنی ناخالصی و ناصافی است. میگوییم:
فلانی بیغل و غش است؛ یعنی بدون حیله و ریا است.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
غزلیات حافظ
تا سیه روی شود هر که در او غَش باشد
2- معنای دوم غش که همیشه به ذهن ما میرسد، بیهوشی و بیحواسی است. غش با این معنا از زبان عربی ریشه گرفته است. ترکیب غُشِیَ علیه در زبان عربی مصداق معنای از هوش رفتن است. در لغتنامه دهخدا به نقل از آنندراج آمده است:
فارسیان یا را از آن حذف کردند و با لفظِ کردن استعمال کنند.
در این بیت از سلمان ساوجی غش در مصرع اول به معنی بدون ناخالصی و صاف و در مصرع دوم بیهوشی است.
زان شراب ناب بی غش ده که اندر صومعه
صوفی صافی به بوی جرعهای غش میکند
ترکیب غش و ضعف معنای دوم را اراده میکند.
در صورتی که فردی غش کند باید از او مراقبت شود.
به معنای بیهوشی
جالب است که بدانید در دیوان سوزنی سمرقندی غش به معنای جسم و کالبد هم به کار رفته است.
مبتدی به نظر نرس!
تایپ ۲ انگشتی و ۴ انگشتی مبتدی و کُنده. تایپ دهانگشتی رو آسون ولی حرفهای یاد بگیر.
شروعِ رایگانِ آموزش تایپ دهانگشتیقش
کلمه قش در زبان فارسی کمکاربرد است و بهندرت در ادبیات دیده میشود. در لغتنامه دهخدا شبیه و مانند، یار و رفیق معنا شده است. این کلمه اگر با ش مشدد به کار برود، به معنای خرمابن است.